دانشگاه گیلانفیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان2345-39664420170219JAPB Cover Page-Farsi-V4-N4JAPB Cover Page-Farsi-V4-N4192231FAJournal Article20170607https://japb.guilan.ac.ir/article_2231_a1cd965a9b130e53d525476cacef87be.pdfدانشگاه گیلانفیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان2345-39664420170308Identification and sequence analysis of cDNA encoding the 90-kDa heat shock protein (Hsp90) from
Rutilus frisii kutumشناسایی و آنالیز توالی cDNA کد کننده پروتئین شوک حرارتی 90 کیلو دالتون (Hsp90) در ماهی سفید (Rutilus frisii kutum)1122140FAمریمایزددوست کردمحلهدانشجوی کارشناسی ارشد بیوشیمی، گروه زیستشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه گیلانحسینغفوریاستادیار گروه زیستشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه گیلانسجادصاریخانمربی پژوهشی بخش بانک مولکولی، مرکز ملی ذخایر ژنتیکی و زیستی ایرانبهروزحیدریاستادیار گروه زیستشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه گیلاناستادیار گروه علوم دریایی، پژوهشکده حوضه آبی دریای خزر، دانشگاه گیلانJournal Article20161121Chaperones are a group of proteins responsible for controlling proper protein folding in the cell. Heat shock proteins are a group of chaperones, and heat shock protein 90 (Hsp90) are one of the most important members of them as they are the most abundant protein found in a cell (1-2% of total protein). Hsp90 is also responsible for other cellular tasks such as cell signaling. In the present study, research was conducted on Hsp90 from <em>Rutilus frisii kutum</em>. Since there were no data available regarding the sequence of the desired gene, nucleotide sequence analysis of this protein was carried out using PCR technique after cDNA synthesis by using of RNA extracted from the fish liver tissue. The sequence showed high homology with some species such as <em>Cyprinus carpio</em> and <em>Gobiocypris rarus</em> (97% of sequence similarity). Data also showed that the desired protein has 727 amino acids and the gene encoding the protein includes 2181 nucleotides.گروهی مهمی از چاپرونها که به پروتئینهای شوک حرارتی (Hsp) معروف هستند، وظیفه اصلی آنها نظارت بر تاخوردگی پروتئینهای درون سلولی است. پروتئین Hsp90 که فراوانترین پروتئین در سلولهای یوکاریوتی نیز است )حدود ٪2-1 از کل پروتئینهای سلول) علاوه بر نقشی که ذکر شد در امور دیگر مانند ایجاد کمپلکس پروتئینهای مسیرهای انتقال پیام، حائز اهمیت است. در این پژوهش Hsp90 گونه <em>Rutilus frisii kutum</em> ماهی سفید که گونه بومی ایران است مورد بررسی قرار گرفت. از آنجایی که اطلاعاتی در مورد توالی ژن hsp90 در ماهی سفید در دست نبود ابتدا توالی این ژن به کمک تکنیک PCR و توالییابی محصول PCR به دست آمد. نتایج نشان داد که این توالی همولوژی بالای 97 درصد با hsp90 گونههای <em>Cyprinus carpio</em> و <em>Gobiocypris rarus</em> داشت. طول کامل ژن hsp90 مورد مطالعه 2181 نوکلئوتید مطابق با 727 ریشه آمینو اسید به دست آمد.https://japb.guilan.ac.ir/article_2140_da3987642373d5242a1aa89dd971ed37.pdfدانشگاه گیلانفیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان2345-39664420170305Inactivation of Rhabdovirus carpio (spring viraemia of carp virus) in an EPC cell line by silver nanoparticlesغیرفعالسازی ویروس Rhabdovirus carpio (ویروس ویرمی بهاره کپور) با استفاده از نانوذرات نقره در سلولهای رده EPC13282190FAبابکرمضانی عاقلهدانشجوی کارشناسی ارشد میکروبیولوژی، گروه زیستشناسی، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ایرانمحدثقاسمیاستادیار پژوهشکده آبزیپروری آبهای داخلی، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، بندر انزلی، ایرانحجتالهزمانیاستادیارگروه زیستشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانJournal Article20160823Among aquatic animal pathogens, viruses have the most sensible role and cause higher mortalities than other pathogens due to the high infectivity, difficult diagnosis and high severity. In this study, antiviral activity of silver nanoparticles (Ag-NPs) against <em>Rhabdovirus carpio</em>, the etiological agent of spring viraemia of carp (SVC), in epithelioma papulosum cyprini (EPC) cell line was monitored. Cytotoxic concentration 50% (CC<sub>50</sub>) of Ag-NPs in EPC cells was determined and the concentration 0.5 CC<sub>50</sub> was used. Viral exposure to Ag-NPs was performed using simultaneous and delayed inoculation of the virus and Ag-NPs onto EPC cells. The inoculated cells were monitored for six days for any cytopathic effects and mortalities. According to the results, the CC<sub>50</sub> of Ag-NPs was determined 62mg/L. In addition, mortalities of simultaneous and delayed inoculated cells were recorded 39% and 26% respectively, while in the meantime 100% of the cells inoculated with pure SVCV were died. Thus, it could be concluded that Ag-NPs have an appropriate antiviral activity against SVCV in their less toxic concentrations and could be employed as an antiviral agent in aquaculture.در میان عوامل بیماریزای آبزیان، نقش ویروسها از همه بارزتر بوده، خسارات وارده به علت درمانناپذیری، سرایتپذیری شدید و تشخیص دشوار مهمتر از سایر عوامل بیماریزا است. در این مطالعه اثر ضدویروسی نانوذرات نقره بر ویروس <em>Rhabdovirus carpio</em>، عامل ویرمی بهاره کپور (SVCV)، از طریق مواجهسازی سلولهایEPC آلوده به ویروس با نانوذرات نقره بررسی شد. در ابتدا سمیت سلولی نانوذرات نقره بر روی تیره سلولی تعیین شد و از غلظتهای پایینتر از غلظت نیمه سمی (CC<sub>50</sub>5/0) برای مواجهسازی استفاده شد. مواجهسازی سلولهای آلوده به ویروس با نانوذرات نقره به دو روش تلقیح همزمان و تلقیح با تاخیر چهار ساعته انجام شد. سلولهای تلقیح شده، به مدت شش روز، از نظر بروز آثار آسیب سلولی و تغییرات جمعیت سلولهای زنده بررسی شدند. بر اساس نتایج، غلظت نیمه سمی نانوذرات نقره در سلولهای EPC mg/L62 تعیین شد. همچنین، میزان تلفات سلولی در دو تیمار تلقیح همزمان و تاخیری به ترتیب %39 و %26 بود، در حالی که در این مدت %100 سلولهای شاهد آلوده با ویروس خالص تخریب شدند. بر اساس این مطالعه، نانوذرات نقره در غلظتهای با سمیت کم از قابلیت مناسبی در غیرفعالسازی ویروس ویرمی بهاره کپور برخوردار است و میتواند به عنوان یک عامل ضدویروسی در مهار عفونت SVCV در آبزیپروری مدنظر قرار گیرد.https://japb.guilan.ac.ir/article_2190_005cddc1025b26bb4ccdac14f4e2b3ac.pdfدانشگاه گیلانفیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان2345-39664420170310Effect of different levels of Lactobacillus casei as probiotic
on some digestive enzymes of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) fingerlingsبررسی اثر تجویز خوراکی سطوح مختلف پروبیوتیک Lactobacillus casei بر برخی آنزیمهای گوارشی ماهی قزلآلای رنگینکمان انگشتقد29452191FAحسینگورانینژادکارشناس ارشد شیلات، گروه تکثیر و پرورش آبزیان، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایراننرگسجوادزادهدانشیار گروه تکثیر و پرورش آبزیان، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایرانمجتبیعلیشاهیدانشیار گروه علوم درمانگاهی، دانشگاه شهید چمران، اهواز، ایرانJournal Article20160823Probiotics are generally defined as live microbial food supplement which improves the balance of the host animal’s intestinal flora and the absorption of nutrients from the intestine. The aim of this study was to evaluate the effect of different levels of <em>Lactobacillus casei</em> (PTCC1608) on some digestive enzymes of rainbow trout (<em>Oncorhynchus mykiss</em>)fingerlings. Four thousand eight hundred fingerlings (average weight 32.6±5.5g) were randomly divided into 4 groups with three replicates (each with 400 fish). The control group fed with basal diet and the other groups were fed with 5×10<sup>6</sup> (A), 5×10<sup>7</sup> (B) and 5×10<sup>8</sup>(C) CFU/mL <em>L. casei</em> for 60 days. Activities of digestive enzymes were examined at 0 and 60 days of study. Results showed significantly increased intestine enzymes (α-amylase, trypsin, chemotrypsin) of rainbow trout (P<0.05) at 5×10<sup>6</sup>CFU/ml concentration on day 60 compared to the control group, however on day 60, no difference between other treatments and control group was observed (P>0.05). Alkaline phosphatase, lipase and protease activity at 5×10<sup>6</sup> and5×10<sup>7</sup>CFU/mL concentration on day 60 showed significantly difference compared to the control group (P<0.05). These results suggest that dietary supplementation of food with <em>L. casei</em> at 5×10<sup>6</sup>CFU/mL concentration is suitable for enhancing the digestive enzymes activity of <em>O. mykiss</em> but higher concentrations of these probiotics have negative effects on <em>O. mykiss</em>.پروبیوتیکها مکملهای غذایی زندهای هستند که از طریق بهبود بار میکروبی روده میزبان، تاثیرات سودمندی را در آن ایجاد کرده، سبب بهبود جذب مواد غذایی از روده میشوند. هدف از این مطالعه بررسی اثر تجویز خوراکی سطوح پروبیوتیک <em>Lactobacillus casei</em> (PTCC1608) بر برخی آنزیمهای گوارشی ماهی قزلآلای رنگینکمان است. از این رو، 4800 قطعه بچه ماهی قزلآلا، با وزن متوسط 5/5±6/32 گرم در چهار تیمار با سه تکرار به صورت تصادفی تقسیم شدند (هر تکرار با 400 قطعه ماهی). ماهیان تیمارهای A، B و C به ترتیب با جیرههای غذایی حاوی 10<sup>6</sup>×5، 10<sup>7</sup>×5 و CFU/mL10<sup>8</sup>×5 <em>L. casei</em> به مدت 60 روز غذادهی شدند. یک تیمار نیز به عنوان تیمار شاهد با شرایط کاملا مشابه اما بدون اضافه کردن باکتری به خوراک در نظر گرفته شد. با اندازهگیری فعالیت آنزیمهای آلفا آمیلاز، ترپسین و کموتریپسین در روز 60 مشخص شد تیمارهایی که از پروبیوتیک با جیره حاوی CFU/mL10<sup>6</sup>×5 <em>L. casei</em> تغذیه شده بودند در مقایسه با گروه شاهد اختلاف معنیدار داشتند (05/0P˂). اما در سایر تیمارهایی که با غلظتهای دیگر پروبیوتیک تغذیه شده بودند، اختلاف معنیداری در فعالیت این آنزیمها نسبت به گروه شاهد مشاهده نشد (05/0P>). همچنین فعالیت آنزیمهای آلکالین فسفاتاز، لیپاز و پروتئاز در تیمارهای که از پروبیوتیک با غلظتهای 10<sup>6</sup>×5 و CFU/mL10<sup>7</sup>×5 استفاده شده بود، افزایش معنیداری را نسبت به شاهد نشان داد (05/0P˂). بر اساس نتایج این مطالعه، افزودن پروبیوتیک <em>L. casei</em> با غلظت CFU/mL10<sup>6</sup>×5 به خوراک ماهی قزلآلای رنگینکمان انگشتقد، به عنوان مناسبترین غلظت، باعث بهبود فعالیت آنزیمهای گوارشی ماهی قزلآلا میشود، ولی غلظتهای بالاتر آن، اثرات منفی بر ماهی قزلآلا دارد.https://japb.guilan.ac.ir/article_2191_c1189d636d866b900070242092ea4d7f.pdfدانشگاه گیلانفیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان2345-39664420170219A comparison to neutral and adaptive genetic diversity of cultured populations of silver carp (Hypophthalmichthys molitrix) in Iranبرآورد نسبی پتانسیلهای ژنتیکی خنثی و تنوع سازشی در جمعیتهای پرورشی کپور نقرهای (Hypophthalmichthys molitrix) کشور47682195FAالهامجرفیدانشجوی دکتری شیلات، گروه شیلات، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایرانمحمدرضاکلباسیاستاد گروه شیلات، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایرانمجیدصادقیزادهاستاد گروه ژنیتک، دانشکده علوم زیستی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانسیروسامیرینیادانشیار سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانJournal Article20160707During the last decade studying of adaptive markers in contrast to neutral types, has been welcomed. The most famous member of these genes, MHC, along with 8 microsatellites was analyzed in spatial groups (138 individuals) of silver carp from different provinces including Golestan, Mazandaran, Guilan, Khouzestan in addition to line samples imported from China. Mean allelic richness, expected heterozygosity and Shannon Index estimated for microsatellites as 5.04, 0.682 and 1.32, and MHC as 4.21, 0.674 and 1.23, respectively. About 2% and 3% of differentiation among populations was observed for microsatellites and MHC respectively. No significant bottleneck signals were detected in all of studied populations. Given to significant excess heterozygosity revealed in both of MHC and microsatellites in contrast to hardy-Weinberg model and proportional higher degrees of differentiation between populations in MHC, a balancing selection function can be attributed to this locus. Finally, it can be concluded that studied populations in this research have been able to maintain their genetic diversity in these loci through several stages of propagation in the hatcheries. Higher allelic richness of MHC-DAB loci in Chinese samples beside high levels of heterozygosity and diversity within population can be considered as the strength of this group.در دهه اخیر، مطالعه نشانگرهای خنثی در برابر انواعی که نماینده تنوع سازشی هستند مورد اقبال قرار گرفته است که شاخصترین آنها، مجموعه ژنهای MHC است. در مطالعه حاضر نشانگر MHC به همراه 8 نشانگر ریزماهواره بر روی 138 قطعه کپور نقرهای در استانهای مختلف کشور شامل گلستان، مازندران، گیلان، خوزستان و نمونههای وارداتی از کشور چین، مورد بررسی قرار گرفت. میانگین غنای اللی، هتروزیگوسیتی مورد انتظار و شاخص شانون به ترتیب برای ریزماهوارهها 04/5، 682/0 و 32/ 1 و جایگاه MHC 21/4، 674/0 و 23/1 به دست آمد. آنالیز AMOVA در جایگاههای ریزماهواره و MHC به ترتیب 2 و 3 درصد از واریانس تنوع ژنتیکی را به تفاوتهای بینجمعیتی اختصاصداد. با اجرای آزمون وضعیت تعادل در جمعیتهای مورد مطالعه با استفاده از مدل SMM، بروز تنگنای ژنتیکی تایید نشد. با توجه به افزایش معنیدار هتروزیگوسیتی در هر دو نوع جایگاه در مقایسه با مدل هاردی- وینبرگ و برتری نسبی MHC در ایجاد تمایز بین جمعیتها میتوان نقش بهگزینی تعادلی را به این جایگاه نسبتداد. جمعبندی نهایی مبین آن است که تنوع اللی جایگاههای مذکور در جمعیتهای مورد بررسی طی چندین دوره تکثیر و پرورش حفظ شده است. غنای اللی بالاتر جایگاه MHC-DAB در میان نمونههای چینی در کنار سطح هتروزیگوسیتی و تنوع بالای درونجمعیتی میتواند بهعنوان نقطهقوت این گروه بهشمارآید.https://japb.guilan.ac.ir/article_2195_f6411f7fd9eb0d57809896ba405f944f.pdfدانشگاه گیلانفیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان2345-39664420170219Effect of replacing dietary fish oil with vegetable oils on serum hepatic enzymes and liver histology of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss)اثرات جایگزینی روغنهای گیاهی با روغن ماهی در جیره غذایی بر آنزیمهای کبدی سرم و بافت کبد ماهی قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss)69882196FAایمانزارع حقیقیکارشناس ارشد شیلات، گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، واحد آزادشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، آزادشهر، ایرانافشینقلیچیدانشیار گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، واحد آزادشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، آزادشهر، ایرانساراجرجانیاستادیار گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، واحد آزادشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، آزادشهر، ایرانJournal Article20160506<span>This study was conducted to evaluate the effect of replacement of fish oil (FO) by vegetable oils on liver histology and serum hepatic enzymes of rainbow trout, <em>Oncorhynchus mykiss</em>. Four experimental diets were formulated with complete replacement of FO (treatment 1) with soybean oil (treatment 2), sunflower oil (treatment 3), and canola oil (treatment 4). Twenty-five fish (65.12±1.13g mean weight) were allotted for each treatment tanks in duplicates groups at random and were fed for 50 days. There were no significant differences in the final weight of fish in any treatment. The results showed that serum AST, ALT</span><span>and LDH levels were higher in fish fed the FO diet than the other fish. Hepatic lesions in liver tissue of all fish were characterized as hydropic degeneration, hepatocytes hypertrophy, necrosis, congestion and bleeding. Besides, liver tissues of treatment 1 (control) showed higher degree of liver lesions. These results indicate that oxidation of fish oil can cause hepatic lesions and increasing of serum hepatic enzymes in rainbow trout. In conclusion, mix of vegetable oils and fish oil can replace the sole use of fish oil in rainbow trout diet. Also, when using fish oil in the diet should be a lot of attention to its quality. </span>این مطالعه برای ارزیابی تاثیر اسیدهای چرب بر بافت کبد و همچنین تغییرات آنزیمهای کبدی سرم خون ماهی قزلآلای رنگینکمان در هنگام جایگزینی کامل روغن ماهی با روغنهای گیاهی انجام شد. برای این منظور چهار تیمار شامل تیمار 1 (شاهد): جیره حاوی روغن ماهی، تیمار 2: جیره حاوی روغن سویا، تیمار 3: جیره حاوی روغن آفتابگردان و تیمار 4: جیره حاوی روغن کانولا، در نظر گرفته شد. 25 قطعه ماهی با وزن متوسط 13/1±12/65 گرم در هر حوضچه (برای هر تیمار 2 حوضچه) به صورت تصادفی توزیع و به مدت 50 روز تغذیه شدند. با توجه به نتایج به دست آمده، اختلاف معنیداری از لحاظ وزن نهایی بین تیمارهای مختلف مشاهده نشد. مقادیر آنزیمهای کبدی (AST، ALT و LDH) در تیمار حاوی %100 روغن ماهی به طور معنیداری بیشتر از سایر تیمارها بود. بافت کبد در تمامی تیمارها ضایعاتی از قبیل دژنرسانس چربی، هیپرتروفی، نکروز سلولی، پرخونی و خونریزی داشت. این ضایعات در تیمار شاهد بیشتر بود. با توجه به نتایج به دست آمده، اکسیداسیون روغن ماهی در جیره باعث آسیب دیدن کبد و بالا رفتن مقادیر آنزیمهای کبدی سرم خون میشود. در نتیجهگیری نهایی میتوان بیان کرد که حداقل بخشی از روغن جیره میتواند از منابع گیاهی تامین شود. همچنین در هنگام استفاده از روغن ماهی در جیره باید به کیفیت آن توجه زیادی شود.https://japb.guilan.ac.ir/article_2196_e3406716c0a7e6845edd82dca3ab8311.pdfدانشگاه گیلانفیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان2345-39664420170219Effectiveness of bioactive compounds produced by Lactobacillus lactis in combination with essential oils, salts and acetic acid to control Listeria monocytogenes in liquid model and minced meat of Hypophthalmichthys molitrixکارآیی مواد زیستفعال تولیدی از باکتری Lactococcus lactis همراه با اسانسهای گیاهی، نمک و اسید استیک جهت کنترل Listeria monocytogenes در مدل مایع و گوشت چرخ شده Hypophthalmichthys molitrix891102212FAسید مهدیاجاقدانشیار گروه شیلات، دانشکده شیلات و منابع طبیعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایراناسماعیلعبدالهزادهدکتری فرآوری محصولات شیلاتی، دانشکده شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایرانبهارهشعبانپوراستاد گروه فرآوری محصولات شیلاتی، دانشکده شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایرانمعظمهکردجزیاستادیار گروه فرآوری محصولات شیلاتی، دانشکده شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایرانرویاخسروی قلعهکارشناس ارشد فرآوری محصولات شیلاتی، دانشکده شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایرانJournal Article20160917Biopersevation technology can reduce the use of chemical preservatives in food products and promote the organoleptic properties of food. In this study, the microbiological and sensory quality of minced meat produced from silver carp (<em>Hypophthalmichtys molitrix</em>) were investigated under the influence of essential oils, salt, nisin and acetic acid in refrigerated storage for 12 days. The treatments were including control, oregano essential oil (EO), marjoram EO, dill EO (0.2, 0.4, 0.6, 0.8 and 1%), salt, nisin and the combined groups (marjoram- oregano< oregano-acetic acid< marjoram-acetic acid). According to the results, marjoram EO showed the highest diameter of inhibition zone and the greatest impact against <em>L. monocytogenes</em>. The MIC and MBC of marjoram EO against <em>L. monocytogenes</em> were 2.5μL/mL and 3.75μL/mL, respectively. All sensory sample indices decreased during preservation and more decrease was observed in the control group compared to samples treated with essential oils. In turbidity test, the results of this experiment show that the effect of treatment and time is significant and more turbidity was shown in the control group in comparison to other samples. The lowest turbidity was related to acid treatment. Therefore, application of nisin with herbal essential oils is appropriate to promote seafood safety.استفاده از تکنولوژی نگهداری زیستی به کاهش استفاده از نگهدارندههای شیمیایی برای تولید غذاهای طبیعی با حفظ خواص ارگانولپتیکی کمک میکند. در این پژوهش، تغییرات میکروبی و کیفیت حسی گوشت چرخ شده ماهی فیتوفاگ تحت تاثیر اسانسهای مرزنجوش، پونه کوهی و شوید، نایسین و اسید استیک طی نگهداری در یخچال به مدت 12 روز مورد بررسی قرار گرفتند. تیماربندیها شامل تیمار شاهد، گوشت تلقیح شده با اسانسهای پونه کوهی، مرزنجوش و شوید در غلظتهای 2/0، 4/0، 6/0، 8/0 و 1 درصد، نمک، نایسین و تیمارهای ترکیبی (مرزنجوش- پونه کوهی، پونه کوهی- اسید استیک و مرزنجوش- اسید استیک) بودند. با توجه به نتایج، مرزنجوش بیشترین قطر هاله عدم رشد و تاثیر را روی <em>Listeria monocytogenes</em> از خود نشان داد. همچنین میزان MIC این اسانس μL/mL5/2 و MBC در حد μL/mL75/3 گزارش شد. شاخص حسی کلیه نمونهها طی نگهداری، کاهش پیدا کردند که در نمونه شاهد بیشتر از نمونههای تیمار شده با اسانس بود. در آزمایش کدورتسنجی، اثر تیمار و زمان معنیدار بود و همه تیمارها نسبت به شاهد تفاوت معنیداری نشان دادند. کمترین کدورت مربوط به اسید استیک و بیشترین کدورت مربوط به تیمار شاهد بود. بنابراین، کاربرد توام نایسین با اسانسهای گیاهی برای تامین ایمنی غذایی، مطلوب و مناسب است.https://japb.guilan.ac.ir/article_2212_1669c297942f3a9611c20211ffaaaf0b.pdfدانشگاه گیلانفیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان2345-39664420170319The Protective effect of vitamin C on DNA breakage of gills and liver cells in Rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) exposed to different concentrations of zinc oxide nanoparticles (ZnO)بررسی اثر محافظتی ویتامین C بر شکستگی DNA در سلولهای آبشش و کبد ماهی قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss) در مواجهه با غلظتهای مختلف نانوذره اکسید روی (ZnO)1111322221FAالههچهارده بالادهیدانشجوی کارشناسی ارشد شیلات، گروه شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایرانعلی اکبرهدایتیدانشیار گروه شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایرانحامدکلنگی میاندرهاستادیار گروه شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایرانطاهرهباقریاستادیار گروه شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران.Journal Article20160408This study was to evaluate the effect of emerging pollutant nanoparticles of zinc oxide (ZnO) and safety effects of vitamin C on the DNA breakage in the liver and gill cells of rainbow trout (<em>Oncorhynchus mykiss</em>). Fish were exposed to nanoparticles on three levels (0, 40 and 80 mg/L) and three levels of vitamin C (0, 400 and 800 mg/Kg) in 9 treatments with 3 replications. Fish with average weight 170±10g were treated in 10 days. Liver and gill tissues were sampled in the fifth and tenth days. After the isolation, target samples were stored in microtubes contain alcohol 96%. DNA extraction was run with gel electrophoresis. At the end of the test, it was photographed with Gel-doc. Breakage of DNA was determined using the weighted average. According to the results, in liver and gill, effect of zinc oxide nanoparticle, vitamin C and interaction with time-concentration were quite significant on the level of DNA damage. Most damage on liver and gill tissues in 80 mg/L of zinc oxide nanoparticles were on the 5<sup>th</sup> day. Also in both tissues, DNA breakage rate was on the 10<sup>th</sup> day. However, vitamin C was reduced DNA breakage.این مطالعه به بررسی اثر آلاینده نوظهور نانوذره اکسید روی (ZnO) بر روی بافت کبد و آبشش ماهی قزلآلای رنگینکمان (<em>Oncorhynchus mykiss</em>) و به دنبال آن بررسی اثر ایمنی ویتامین C بر شکستگی DNA پس از اعمال نانوذره پرداخته است. برای این منظور از ترکیب سطوح مختلف نانوذره روی (0، 40 و 80 میلیگرم در لیتر) و ویتامینC (0، 400 و 800 میلیگرم در کیلوگرم) استفاده شد (9 تیمار هر یک با سه تکرار) و ماهیان با میانگین وزنی 10±170 گرم به مدت 10 روز تحت تیمار با جیرههای آزمایشی قرار گرفتند. نمونهگیری در روزهای پنجم و دهم آزمایش از بافت کبد و آبشش صورت گرفت. نمونههای مورد نظر پس از جداسازی در میکروتیوپهای حاوی الکل %96 نگهداری شدند. استخراج DNA به روش شکستگی DNA با الکتروفورز انجام گرفت، سپس با ژل الکتروفورز اجرا شد و در پایان با دستگاه ژلداک عکسبرداری شد. درصد شکستگیDNA با استفاده از میانگین وزنی تعیین شد. بر طبق نتایج، اثر غلظت ZnO و ویتامین C و اثر متقابل زمان- غلظت بر روی سطح آسیب DNA در بافت کبد و آبشش بین تیمارهای مختلف کاملا معنیدار بود. بیشترین آسیب در بافت کبد و آبشش در غلظت80 میلیگرم بر لیتر نانوذره اکسید روی در روز پنجم مشاهده شد. همچنین در هر دو بافت در روز دهم میزان شکستگی DNA کاهش یافت. به علاوه، حضور ویتامین C موجب کاهش شکستگی DNA شد.https://japb.guilan.ac.ir/article_2221_519e0fe0a9becabd2d13b3f589828ae7.pdfدانشگاه گیلانفیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان2345-39664420170219JAPB Cover Page-English-V4-N4JAPB Cover Page-English-V4-N4162232FAJournal Article20170607https://japb.guilan.ac.ir/article_2232_9bda7502fc1f4dbaa46bbb3802d30a60.pdf