دانشگاه گیلانفیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان2345-39665420180306Evaluation of antioxidant activity of protein hydrolysate from Common Kilka (Clupeonella Cultriventris caspia) and brown algae Colpomenia sinuosa extractارزیابی فعالیت آنتیاکسیدانی پروتئین هیدرولیز شده ماهی کیلکای معمولی (Clupeonella cultriventris caspia) و عصاره جلبک قهوهای Colpomenia sinuosa1252700FAویداقائمیکارشناس ارشد فرآوری محصولات شیلاتی، دانشگاه زابل، زابل، ایرانابراهیمعلیزاده دوغیکلاییدانشیار گروه فرآوری محصولات شیلاتی، دانشگاه زابل، زابل، ایرانمعظمهکردجزیاستادیار گروه فرآوری محصولات شیلاتی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایرانJournal Article20161225Today, due to adverse effects of chemical antioxidants, natural antioxidants have attracted considerable attention. Seaweeds and fish protein hydrolysates are rich sources of natural antioxidants and have an important role in keeping the quality of food served during processing and storage. In this study, the antioxidant activity of protein hydrolysate from the common kilka (<em>Clupeonella cultriventris caspia</em>) and brown algae (<em>Colpomenia sinuosa</em>) extract was investigated. The results showed DPPH and hydroxyl free radical scavenging methods, at a concentration of 2%, respectively 2.56±0.89% and 71±1.50% and amount of reducing power of iron at a concentration of 2% was 0.47±0.007 in protein hydrolysate and for algae extract at concentrations of 200 (DPPH) and 400mg/mL (Hydroxyl free radical scavenging) were respectively 2.68±1.50% and 71.87±13.25% and amount of reducing power of iron in concentration of 1.07mg/mL was 0.128±0.003. In conclusion, protein hydrolysate from the common kilka (<em>C. cultriventris caspia</em>) and algae (<em>C. sinuosa</em>) extracts can be considered as a potential source of antioxidant compounds.امروزه به دلیل اثرات نامطلوب آنتیاکسیدانهای مصنوعی، آنتیاکسیدانهای طبیعی توجه زیادی را به خود جلب کردهاند. ماکروجلبکهای دریایی و پروتئین هیدرولیز شده ماهی منابع غنی از آنتیاکسیدانهای طبیعی هستند و نقش مهمی را در حفظ کیفیت مواد غذایی در طول فرآوری و ذخیرهسازی ایفا میکنند. در مطالعه حاضر فعالیت آنتیاکسیدانی پروتئین هیدرولیز شده ماهی کیلکای معمولی (<em>Clupeonella cultriventris caspia</em>) و عصاره جلبکی <em>Colpomenia sinuosa</em> مورد بررسی قرار گرفت و فعالیت مهارکنندگی رادیکال آزاد DPPH، قدرت احیاکنندگی یون آهن و فعالیت مهارکنندگی رادیکال آزاد هیدروکسیل عصاره جلبکی و پروتئین هیدرولیز شده محاسبه شد. نتایج نشان داد در روشهای مهارکنندگی رادیکالهای آزادDPPH و هیدروکسیل در غلظت 2 درصد به ترتیب 89/0±56/2 و 50/1±71 درصد و میزان قدرت احیاکنندگی آهن در غلظت 2 درصد 007/0±47/0 در پروتئین هیدرولیز شده و برای عصاره جلبکی در غلظتهای 200 (DPPH) و 400 (مهارکنندگی رادیکال آزاد هیدروکسیل) میلیگرم بر میلیلیتر به ترتیب 50/1±68/2 و 25/13±87/71 درصد و میزان قدرت احیاکنندگی آهن در غلظت 07/1 میلیگرم بر میلیلیتر 003/0±128/0 بود. بر طبق نتایج این مطالعه، میتوان پروتئین هیدرولیز شده ماهی کیلکای معمولی (<em>C. cultriventris caspia</em><em>)</em> و عصاره ماکروجلبک <em>C. sinuosa</em> را به عنوان یک منبع بالقوه از ترکیبات آنتیاکسیدانی به شمار آورد.دانشگاه گیلانفیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان2345-39665420180306The effect of temperature changes and fetal bovine serum concentration on the growth of cultivated ovarian cells of Liza klunzingeriبررسی اثر تغییرات دما و غلظت سرم جنین گاوی بر روند رشد و تکثیر سلولهای تخمدانی کشت داده شده ماهی مید (Liza klunzingeri)2739272510.22124/japb.2018.2725FAزهراشیبانیدانشجوی دکتری زیستشناسی دریا، گروه زیستشناسی دریا، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، خرمشهر، ایرانمربی گروه زیستشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه پیام نور، تهران، ایرانعبدالعلیموحدی نیادانشیار گروه زیستشناسی دریا، دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایراندانشیار گروه زیستشناسی دریا، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، خرمشهر، ایران0000-0001-9238-8812نگینسلاماتدانشیار گروه زیستشناسی دریا، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، خرمشهر، ایرانمحمودهاشمی تباردانشیار مرکز تحقیقات سلولی و مولکولی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور، اهواز، ایرانوحیدبیاتیاستادیار مرکز تحقیقات سلولی و مولکولی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور، اهواز، ایرانJournal Article20161220The aim of this study was to evaluate the effect of fetal bovine serum (FBS) and temperature changes on the cultivated ovarian cells of <em>Liza klunzingeri</em>. For this purpose, 10 fish weighing 45 to 50 grams were caught and transferred to the laboratory. After disinfecting the body of the fish with 70% ethanol, the ovarian tissue was removed from the body and divided by scissors into small pieces. The ovarian cells were aspirated by using trypsin enzyme and were cultivated in the flasks containing L-15 medium under different temperature conditions (20, 25, 28, 30 and 32°C) and the serum concentrations of bovine embryos (0, 10, 15 and 20%). Cell count showed the maximum density of <em>L. klunzingeri</em> ovarian cells was observed in 15% FBS concentration, while temperature variations had no significant effect on cell proliferation. In conclusion, the most suitable conditions for the culture of ovarian cells in <em>L. klunzingeri</em> are the use of FBS 15% and temperatures above 20°C. هدف از انجام این مطالعه، بررسی تاثیر میزان درصد سرم جنین گاوی (FBS) و تغییرات دمایی در کشت اولیه سلولهای تخمدانی ماهی مید (<em>Liza klunzingeri</em>) بود. به همین منظور تعداد10 قطعه ماهی با میانگین وزنی 45 تا 50 گرم صید و به صورت زنده به آزمایشگاه منتقل شد. بعد از ضدعفونی کردن بدن ماهیها توسط الکل اتانول %70، بافت تخمدان از بدن خارج و توسط قیچی به قطعات ریز تقسیم شد. سلولهای تخمدانی با استفاده از آنزیم تریپسین جداسازی و در فلاسکهای حاوی محیط کشت L-15 در شرایط متفاوت دمایی (20، 25، 28، 30 و 32 درجه سانتیگراد) و میزان سرم جنین گاوی (0، 10، 15 و 20 درصد) کشت شدند. شمارش سلولها نشان داد که رشد سلولهای تخمدانی ماهی مید در محیط کشت دارای FBS 15 درصد به حداکثر خود رسید، در حالی که تغییرات دمایی تاثیر چندانی بر رشد سلولهای این ماهی نداشت. در مجموع، مناسبترین شرایط برای کشت سلولهای تخمدانی ماهی مید، استفاده از FBS 15 درصد و دمای بالاتر از 20 درجه سانتیگراد است.دانشگاه گیلانفیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان2345-39665420180306The cytotoxic activity of lanosterol isolated from sea cucumber Holothuria leucospilota from Hengam island, Persian Gulfاثرات سیتوتوکسیک ترکیب لانوسترول استخراج شده از خیار دریایی گونه Holothuria leucospilota از جزیره هنگام، خلیج فارس4155272610.22124/japb.2018.6499.1133FAملیکاناظمیاستادیار پژوهشی، پژوهشکده اکولوژی خلیج فارس و دریای عمان، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، بندرعباس، ایرانهادیغفاریاستادیار پژوهشی، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران.محمد صدیقمرتضویدانشیار پژوهشی، پژوهشکده اکولوژی خلیج فارس و دریای عمان، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، بندرعباس، ایرانمحمد علیاحمدی طبادکتری شیمی دارویی، دانشکده داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایرانمحمدرضاآقاصادقیدانشیار گروه هپاتیت و ایدز، انستیتو پاستور ایران، تهران، ایرانJournal Article20161227Due to the abundance of <em>Holothuria</em><em>leucospilota</em> in the Persian Gulf and cytotoxic properties of their synthesized terpenoid compounds, in this study, we examined the cytotoxic effect of lanosterol from triterpenoids. The sea cucumber muscle samples were dried and extracted with acetone. The extract was semi purified by silica gel column chromatography using n-hexane and ethyl acetate to get lanosterol. The cytotoxic effect of lanosterol checked by using XTT assay on oral epithelial cancer cell (KB/C152) and human embryonic kidney cells (Hek293) cell lines. The IC<sub>50</sub> value of lanosterol extracted from sea cucumber muscle in KB/C152 cell line was 6.36µg/mL but it was not toxic to Hek293 cell lines. The study demonstrated that extracted lanosterol from <em>H.</em><em>leucospilota</em> muscle had strong cytotoxic effects that can be used as an anticancer drug.با توجه به فراوانی گونه <em>Holothuria leucospilota</em>در خلیج فارس و تولید ترکیبات ترپنوئیدی با خواص سیتوتوکسیک توسط آنها، در این پژوهش به بررسی خواص سیتوتوکسیک ترکیب لانوسترول، نوعی تریترپنوئید، پرداخته شده است. به این ترتیب که نمونههای پودر خشک خیار دریایی با استفاه از استون عصارهگیری شدند. سپس به منظور جداسازی ترکیب لانوسترول عصاره توسط ستون کروماتوگرافی سیلیکاژل با حلالهای انهگزان و اتیل استات شست و شو داده شد. غلظت کشندگی این ترکیب نیز توسط آزمون XTT روی رده سلول سرطانی اپیتلیوم دهانی (KB/C152) و سلولهای سالم جنینی کلیه انسان (Hek293) مورد سنجش قرار گرفت. ترکیب لانوسترول توسط دستگاه کروماتوگرافی گازی با درجه خلوص 96 درصد در جزء شماره 49 (اتیل استات 100: انهگزان 0) شناسایی شد. میزان پنجاه درصد کشندگی ترکیب لانوسترول استخراج شده از عضله خیار دریایی نسبت به رده سلولی سرطانی اپیتلیوم دهانی برابر با 36/6 میکروگرم در میلیلیتر محاسبه شد، اما این ترکیب هیچ اثر کشندگی روی سلولهای جنینی کلیه انسان، به عنوان سلول سالم، از خود نشان نداد. مطالعه انجام شده نشان میدهد ترکیب لانوسترول استخراج شده از عضله خیار دریایی گونه <em>H. leucospilota</em> دارای اثرات سیتوتوکسیک بسیار قوی است.دانشگاه گیلانفیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان2345-39665420180311Effects of two extenders on sperm motility indices during long term preservation of bester sturgeon (Huso huso♀×Acipenser ruthenus♂) semenاثر دو نوع رقیق کننده بر شاخصهای تحرک اسپرم ماهی بستر (Huso huso♀×Acipenser ruthenus♂) طی نگهداری بلندمدت5772272710.22124/japb.2018.6465.1130FAشهروزبرادران نویریدانشجوی دکتری شیلات، دانشکده علوم و فنون دریایی، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس، ایراناحمدنوریاستادیار گروه شیلات، دانشکده علوم و فنون دریایی، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس، ایران.محمودبهمنیاستاد گروه فیزیولوژی، موسسه تحقیقات بینالمللی تاسماهیان دریای خزر، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج جهاد کشاورزی، رشت، ایرانمحمدعلییزدانی ساداتیدانشیارگروه تکثیر و پرورش، موسسه تحقیقات بینالمللی تاسماهیان دریای خزر، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج جهاد کشاورزی، رشت، ایرانآرشاکبرزادهاستادیار گروه شیلات، دانشکده علوم و فنون دریایی، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس، ایران0000-0002-2527-4791Journal Article20161221Sperm cryopreservation has been considered as one of the gamete management strategies for artificial reproduction in sturgeons. Bester is a promising fish in sturgeon aquaculture but sperm cryopreservation of this fish had not been studied before. In the present study, changes in motility indices of bester sturgeon spermatozoa were investigated after one year of cryopreservation with two different extenders. The mean percentage of motility, total duration and VSL of samples diluted with E1 extender were 47.57±4.7%, 96.77±6.61s and 125.39±40.81µms<sup>-1</sup>, respectively and reached to 33.71±5.36%, 102.5±5.24s and 60.84±24.55µms<sup>-1</sup>, respectively after one-year preservation. Diluted samples with E2 extender showed 41.47±3.06%, 102±9.01s and 110.26±31.19µms<sup>-1</sup> for these parameters at sampling day and reduced to 28.51±4.55%, 82.67±10.11s and 52.77±27.6µms<sup>-1</sup> after one-year preservation. Results of this study revealed that there are no significant differences among studied motility indices between two extenders (P>0.05). These findings could be regarded as basic information to improve long-term cryopreservation method of bester semen in future.نگهداری طولانی مدت اسپرم از جمله راهکارهای مدیریتی استفاده از سلولهای جنسی در تکثیر مصنوعی ماهیان است. ماهی بستر یکی از بهترین گزینههای آبزیپروری ماهیان خاویاری است که تاکنون بر روی انجماد اسپرم آن مطالعهای صورت نگرفته است. در مطالعه حاضر، تغییرات ویژگیهای تحرک اسپرم ماهی خاویاری بستر پس یک سال نگهداری با دو رقیق کننده، مورد بررسی قرار گرفت. میانگین درصد تحرک، مدت زمان تحرک و VSL برای رقیق کننده 1E به ترتیب 7/4±57/47 درصد، 61/6±77/96 ثانیه و 81/40±39/125 میکرومتر بر ثانیه و پس از یک سال به ترتیب 36/5±71/33درصد، 24/5±5/102 ثانیه و 55/24±84/60 میکرومتر بر ثانیه بود. میانگین همین شاخصها برای رقیق کننده 2E به ترتیب 06/3±47/41 درصد، 01/9±102 ثانیه و 19/31±26/110 میکرومتر بر ثانیه و پس از یک سال به ترتیب 55/4±51/28 درصد، 11/10±67/82 ثانیه و 6/27±77/52 میکرومتر بر ثانیه بود. نتایج نشان داد که تفاوتی در شاخصهای بررسی شده بین دو رقیق کننده وجود نداشت (05/0P>). یافتههای این پژوهش میتواند به عنوان اطلاعات پایه در زمینه نگهداری بلندمدت اسپرم این ماهی مورد استفاده قرار گیرد.دانشگاه گیلانفیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان2345-39665420180311The effects of probiotic Lactobacillus casei and silver nano-particle levels on growth performance and carcass composition of common carp (Cyprinus carpio) fryاثرات سطوح مختلف پروبیوتیک Lactobacillus casei و نانوذرات نقره بر شاخصهای رشد و ترکیب لاشه بچه ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio)7390272810.22124/japb.2018.6377.1122FAروح اللهشیخ ویسیدانشجوی دکتری تولید و بهرهبرداری آبزیان، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایرانطاهرهباقریاستادیار مرکز تحقیقات شیلاتی آبهای دور، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، ترویج و آموزش کشاورزی، چابهار، ایرانحبیب اللهسنچولیدانشجوی کارشناسی ارشد تکثیر و پرورش آبزیان، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایرانسید علی اکبرهدایتیدانشیار گروه تولید و بهرهبرداری آبزیان، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران0000-0002-3014-1926Journal Article20161209The aim of this study was to investigate the growth parameters and carcass composition of common carp (Cyprinus carpio) treated by silver nanoparticles and probiotic Lactobacillus casei. A total of 250 fry carp with mean weight 23±2.4g were divided into three treatments include without probiotics, probiotics level A (106 CFU/mL) and level B (107 CFU/mL) for 42 days. Each group was exposed to 50% of nano-silver LC50 for 10 days. Protein was determined with total nitrogen by a Kjeldahl method, crude fat by fat dissolving in the ether and determines where to Soxhlet, ash by putting the sample in electric oven and moisture was measured by drying the samples. Results showed that moisture, body weight index (BWI) and condition factor (CF) were reduced in nano silver treatments; however, fat, protein and BWI increased within the influence of nanosilver. Although neutralize the effect of probiotic on nanosilver had the positive effect on moisture, fat and BWI indices. In conclusion, probiotics neutralize some undesirable effects of silver and had a positive synergistic effect on the growth of common carp fry.در این مطالعه سطوح مختلف پروبیوتیک <em>Lactobacillus casei</em> و نانو ذرات نقره بر شاخص های رشد و ترکیب لاشه ماهی کپور معمولی (<em>Cyprinus carpio</em>) مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 250 قطعه بچه ماهی کپور معمولی با میانگین وزن 4/2±23 گرم در سه دسته ماهیان بدون پروبیوتیک و ماهیان دارای پروبیوتیک سطح A (10<sup>6</sup> کلیفرم بر میلیلیتر) و ماهیان دارای پروبیوتیک سطح B (10<sup>7</sup> کلیفرم بر میلیلیتر) تقسیم و به مدت 42 روز تیمار شدند. سپس به هر کدام از گروهها 50 درصد غلظت کشنده نانونقره به مدت 10 روز به آب اضافه شد. پروتئین کل، چربی کل، خاکستر و رطوبت به ترتیب با استفاده از کجدال، سوکسله، کوره الکتریکی و خشک کردن نمونهها اندازهگیری شدند. نانونقره شاخصهای رطوبت، درصد افزایش وزن بدن، فاکتور وضعیت لاشه را کاهش و شاخصهای چربی، پروتئین و افزایش وزن بدن را افزایش داد. ترکیب نانونقره و پروبیوتیک نیز در شاخصهای رطوبت، چربی و درصد افزایش وزن بدن نقش مثبتی ایفا کرد و منجر به تعدیل این شاخصها شد. در مجموع، ترکیب پروبیوتیک و نانونقره تا حدی توانست اثرات نامطلوب ناشی از نانونقره را بر برخی شاخصهای رشد و ترکیب بیوشیمیایی بدن بچه ماهی کپور معمولی بهبود ببخشد.دانشگاه گیلانفیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان2345-39665420180311Interactive effects of combined cropping of rice and shrimp (Macrobrachium nipponense)اثرات متقابل کشت توام برنج و میگوی رودخانهای شرق (Macrobrachium nipponense)91111273010.22124/japb.2018.6843.1147FAابوالفضلبایرامیاستادیار گروه زیستشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایرانحمیدعلاف نویریاندانشیار گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، صومعهسرا، ایرانمنصورافشارمحمدیاندانشیار گروه زیستشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه گیلان، رشت، ایراناحساناسدی شریفدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، رشت، ایرانفرشیدقربانیدانشجوی دکتری تکثیر و پرورش آبزیان، گروه شیلات، دانشگاه منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایرانفائزهسمیع املشیدانشجوی کارشناسی ارشد، واحد لاهیجان، دانشگاه آزاد اسلامی، لاهیجان، ایرانسارااسمعیلیدانشجوی کارشناسی ارشد گروه زیستشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانزهراالماسیدانشجوی کارشناسی ارشد گروه زیستشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانJournal Article20170122The cultivation of rice and shrimp globally has expanded significantly due to its economic efficiency. The purpose of this study was to investigate the effect of shrimp and rice combined cultivation on shrimp quality after salting and during its storage and rice crop. Therefore, shrimp biochemical compounds after salting were analyzed every two weeks, from week 0 to12. In addition, shrimp growth indices were calculated during raring period every two weeks (for 12 weeks) and rice morphological and performance indices were evaluated at the end of 12th week. The results of the evaluation showed that in general, all of the evaluated indices of the shrimps such as specific growth rate, conversion factor efficiency and survival percentage and also the chemical composition of shrimp bodies such as protein, crude fat and moisture content in shrimps obtained from combined cultivation with rice were favorable. In addition, rice and shrimp cultivation had significant effects on all morphological traits and rice yield, such as total leaf chlorophyll content, plant height, tiller number, tillers in each cluster, flag leaf length and width, spike length, grain yield, number of grains per spike, 1000 grain weight, number of filled grains per cluster and the amount of biomass of rice plants grown under combined treatment of rice and shrimp compared to chemical fertilizer treatment.کشت توام برنج و میگو در سطح جهانی به سبب بازده اقتصادی آن گسترش قابل توجهی داشته است. هدف این مطالعه بررسی اثر متقابل کشت توام میگوی رودخانهای شرق و برنج بر کیفیت و ماندگاری میگوی پس از عملآوری (نمک سود کردن) و محصول برنج بود. از این رو، میگوها پس طی مراحل پرورش، نمونهبرداری و نمک سود شدند. سپس ترکیبات مغذی میگوی بازههای زمانی صفر (شاهد، زمان عملآوری) تا دوازده هفته پس از عملآوری (هر 2 هفته یکبار) بررسی شد. علاوه بر آن شاخصهای رشد میگو هر دوهفته یکبار و شاخصهای ریختی و عملکردی گیاه برنج در انتهای هفته دوازدهم ارزیابی شد. نتایج ارزیابی نشان داد که در مجموع، تمامی شاخصهای بررسی شده از قبیل نرخ رشد ویژه، کارایی ضریب تبدیل و درصد بقای میگوها و نیز ترکیبات شیمیایی بدن میگو مانند پروتئین، چربی و رطوبت در میگوی نمک سود شده پرورش یافته طی کشت توام با برنج در حد مطلوبی بودند. همچنین، کشت توام برنج و میگو، اثرات قابل توجهی روی تمامی صفات ریختی و عملکردی گیاه برنج مانند میزان کلروفیل کل برگ، ارتفاع بوته، تعداد پنجه و تعداد پنجه بارور در هر خوشه، طول و عرض برگ پرچم، طول خوشه، عملکرد دانه، تعداد دانه در خوشه، وزن هزار دانه، تعداد دانه پر در هر خوشه و میزان زیستتوده گیاهان برنج کشت شده در کشت توام با میگو در مقایسه با تیمار کود شیمیایی داشت.دانشگاه گیلانفیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان2345-39665420180316The urohyal bone and asteriscus morphology in Capoeta saadii (Heckel, 1847) collected from the Kerman Basinریختشناسی و ریختسنجی استخوان دملامه و سنگریزه شنوایی سیاهماهی گونهCapoeta saadii (Heckel, 1847) جمعآوری شده از حوضه آبریز کرمان113136274210.22124/japb.2018.6405.1125FAفاطمهمحمدیکارشناس ارشد بیوسیستماتیک جانوری، گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه شهید باهنر کرمانمجیدعسکری حصنیدانشیار گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایران0000-0001-9309-2212آزادتیموریاستادیار گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه شهید باهنر کرمانسید مسعودمجدزادهدانشیار گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه شهید باهنر کرمانJournal Article20161212In this study, the intraspecific variations in urohyal bone and otolith morphology were investigated in <em>Capoeta saadii</em> (Heckel, 1847) from Kerman Basin. A total of 48 specimens from four populations (Zarand, Bardsir, Kouhbanan, and Kahnooj) were collected from Kerman province and preserved in 75% ethanol. The urohyal bones and otoliths were extracted by the standard methods, and their morphology described and morphometric characters were analyzed. The urohyal bones are characterized by the following features: the anterior part without appendage, the ventral surface triangular in shape and with slit in the posterior part of the urohyal bone, the ventral sides is almost wide. The asteriscus otoliths were gyro-type and often with no clear rostrum and pseudorostrum, the inner part concave and the outer part convex, the ventral rim is straight and serrated. The morphometric analyses indicated that the L/PosD, L/In.O.D, W/PosD and W/In.O.D have the most important role in differentiation of the studied populations. In the case of asteriscus, ML/FSL and ML/FHL are important in differentiation of the studied populations. Based on the results of the current study, it can be concluded that variations in morphology of the urohyal bone and asteriscus in cyprinids can be important not only in the species discrimination but also for estimation of the intraspecific differentiation (variations among populations) in allopatric populations. By considering the pattern of variation of the studied structures, the Zarand population is differentiated from the others, and this can probably be resulted by its geographic isolation.در این پژوهش گوناگونیهای درونگونهای در ریختشناسی استخوان دملامه (یوروهیال) و سنگریزه شنوایی (اتولیت) در گونه سیاهماهی سعدی <em>Capoeta saadii</em> (Heckel, 1847) از حوضه آبریز کرمان مورد مطالعه قرار گرفت. به این ترتیب که تعداد 48 نمونه ماهی از چهار جمعیت (زرند، کوهبنان، بردسیر و کهنوج) از حوضه آبریز کرمان صید و در الکل %75 تثبیت شد. سپس استخوان دملامه و سنگریزه شنوایی آنها استخراج شد و ریختشناسی و ریختسنجی آنها مورد بررسی قرار گرفت. ویژگیهای استخوان دملامه این گونه به این ترتیب بود: ناحیه قدامی فاقد زائده، سطح شکمی مثلثیشکل و ناحیه عقبی شکافدار و پهلوهای شکمی پهن بود. سنگریزه شنوایی آستریسکوس از نوع Gyro بود، بخش داخلی آن مقعر و بخش خارجی محدب بود، سطح شکمی صاف و دندانهدار و روستروم و Pseudorostrum اغلب نامشخص بود. نتایج ریختسنجی نشان داد که طول و عرض استخوان دملامه نسبت به فاصله بین دو چشم و فاصله پشت چشم بیشترین نقش را در تمایز جمعیتها داشت و در مورد سنگریزه شنوایی، نسبت طول میانی سنگریزه شنوایی به طول استاندارد ماهی و طول سر نقش بیشتری داشت. به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که گوناگونیهای ریختی استخوان دملامه و سنگریزه شنوایی در ماهیان آب شیرین نه تنها در تفکیک گونهها، بلکه در نشان دادن تمایز جمعیتها به ویژه جمعیتهای آلوپاتریک اهمیت دارد. با در نظر گرفتن الگوی تنوع ریختی این ساختارها بین جمعیتهای مورد مطالعه میتوان نتیجهگیری کرد که جمعیتهای زرند تمایز بیشتری نسبت به سایر جمعیتها داشتند و این تفاوت احتمالا ناشی از جدایی جغرافیایی این جمعیت نسبت به سایر جمعیتها است.دانشگاه گیلانفیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان2345-39665420180311Comparison of olive leaf (Olea europaea) extract and cumin seed (Cumin cyminum) on the chemical, microbial and sensory characteristics of silver crap (Hypophthalmichthys molitrix) fillet at 4°Cاثرات استفاده توام از عصاره برگ زیتون (Olea europaea) و زیره سبز (Cumin cyminum) بر شاخصهای میکروبی، شیمیایی و کیفی فیله ماهی کپور نقرهای (Hypophthalmichthys molitrix) در 4 درجه سانتیگراد137161277610.22124/japb.2018.6379.1123FAمهشیدشاملوفراستادیار گروه شیلات، واحد آزادشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، آزادشهر، ایرانزهراغیاثونداستادیار گروه شیلات، واحد آزادشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، آزادشهر، ایرانالهامپایندانکارشناس ارشد، باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، واحد آزادشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، آزادشهر، ایرانمهرنوشابراهیمیکارشناس ارشد، گروه صنایع غذایی، واحد آزادشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، آزادشهر، ایرانJournal Article20161209The aim of this study was to compare the effects of 1 and 2% olive leaf and cumin seed extractions to increase the shelf life of silver crap fillets at 4°C. TBA (thiobarbituric acid), TVB-N (total volatile base nitrogen), pH, PTC (psychrotrophic bacteria), TVC (total viable count) and sensory evaluation of fillets of silver crap kept in the refrigerator were measured at the time of 0, 4, 8, 12 and 16. Based on the results, TBA, TVB-N and pH values increased significantly over the time in all treatments (P<0.05), but in experimental treatments, this indicators was significantly lower compared to the control samples during the analysis (P<0.05). In addition, ethanol extracts of cumin seed at 2% was better at controlling TBA, TVB, pH, PTC, TVC of silver carp’s fillets and it can be introduced as an ingrained for synthetic antioxidant. According to the results of organoleptic tests, these two antioxidants (olive leaf and cumin seed extracts) could be advised to use as an antioxidant for keeping fish fillets, and also cumin seed extract had more efficiency on increasing of shelf life, color, smell and texture of the fish fillets.هدف از این پژوهش مقایسه اثر عصاره برگ زیتون و زیره سبز در غلظتهای 1 و 2 درصد بر افزایش ماندگاری فیله ماهی کپور نقرهای در دمای C°4 بود. به این منظور شاخصهای تیوباربیتوریک اسید (TBA)، بازهای نیتروژن فرار (TVB-N)، pH، باکتریهای سرما دوست (PTC)، باکتریهای مزوفیل (TVC) و همچنین ویژگیهای حسی فیلههای ماهی کپور نقرهای در روزهای صفر، 4، 8، 12 و 16 نگهداری در یخچال اندازهگیری شدند. بر اساس نتایج، در همه تیمارها با گذشت زمان مقادیر TBA، TVB، pH به شکل معناداری افزایش یافت (05/0>P)، اما مقدار این شاخصها در نمونههای حاوی آنتیاکسیدان (تیمار با عصارههای برگ زیتون و زیره سبز) در مقایسه با نمونه شاهد در همه زمانها به شکل معناداری کمتر بود (05/0>P)، همچنین عصاره اتانولی زیره سبز در سطح 2 درصد به خوبی توانست شاخصهای TBA، TVB، pH، PTC و TVC را کنترل کند و میتواند به عنوان جایگزین آنتیاکسیدان مصنوعی معرفی شود. با توجه به نتایج به دست آمده از آزمایشهای حسی میتوان استفاده از هر دو نوع آنتیاکسیدان را در نگهداری این ماهی توصیه کرد. همچنین عصاره زیره سبز کارآیی بیشتری در افزایش زمان ماندگاری، رنگ، بو و بافت فیله این ماهی داشت.