دانشگاه گیلانفیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان2345-39666120180418Evaluation of copper oxide nanoparticle toxicity to cyanobacteria Anabaena sp. in Guilan wetlandsارزیابی سمیت نانوذره اکسید مس بر سیانوباکتری Anabaena sp. بومی تالابهای گیلان120278710.22124/japb.2018.7224.1157FAرضاکریمیدانشجوی دکتری فیزیولوژی گیاهی، واحد دامغان، دانشگاه آزاد اسلامی، دامغان، ایراناکبرنورسته نیادانشیار گروه زیستشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانحسینعباسپوردانشیار گروه زیستشناسی، واحد دامغان، دانشگاه آزاد اسلامی، دامغان، ایرانسکینهسعیدی ساراستادیار گروه زیستشناسی، واحد دامغان، دانشگاه آزاد اسلامی، دامغان، ایراناکرمسادات نعیمیاستادیار گروه زیستشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانJournal Article20170414Since nanoparticles cause increase of serious threat to human, animals and aquatic ecosystems, toxicity of copper oxide nanoparticles (CuO-NPs) on cyanobacteria <em>Anabaena</em> sp. in different concentrations were studied using growth inhibition test (OECD201). The negative Zander cyanobacteria were grown in the culture medium (Z-8-N) under optimum conditions of light, temperature and aeration in growth chamber. After starting the logarithmic growth phase, samples were exposed to various concentrations of copper oxide nanoparticles at intervals of 24, 48 and 72 hours. The number of cyanobacterial cells was daily counted and analyzed based on Probit analysis. The effective concentration (EC<sub>50</sub>), no effect concentration (NOEC), specific growth rate (μ), doubling time (G), percentage growth inhibition (I%) and chlorophyll content was calculated. Treatments and control were significantly different in terms of cell density and growth inhibition percentage at specific intervals. In addition, the chlorophyll content of different treatments showed significant difference compared to control. It seems reducing the efficiency of photosynthesis is one of the routes that lead to considerable damage of copper oxide nanoparticles on <em>Anabaena</em> sp.با توجه به این که افزایش نانوذرات تهدیدی جدی برای انسان، موجودات و اکوسیستمهای آبی به شمار میآید، سمیت نانوذرات اکسید مس (CuO-NPs) روی سیانوباکتری <em>Anabaena</em> sp. با استفاده از آزمون مهار رشد (OECD201) در غلظتهای مختلف مورد مطالعه قرار گرفت. بدین ترتیب که سیانوباکتری مذکور در محیط کشت زایندر منفی (Z-8-N) و در شرایط بهینه نور و دما و تحت شرایط هوادهی در اتاقک کشت رشد داده شد. پس از شروع فاز لگاریتمی رشد، نمونهها در فواصل زمانی 24، 48 و 72 ساعت در معرض غلظتهای مختلف نانوذره اکسید مس قرار داده شدند. تعداد سلولهای سیانوباکتریایی هر روز شمارش شد و تجزیه و تحلیل دادهها بر اساس روش Probit Analysis انجام شد. مقدار غلظت موثر (EC<sub>50</sub>)، غلظت بدون اثر (NOEC)، نرخ رشد ویژه (μ)، زمان دو برابر شدن (G)، درصد مهار رشد (I%) و مقدار کلروفیل محاسبه شد. شاهد (رشد در محیط فاقد نانوذرات اکسید مس) و تیمارها در فواصل زمانی مشخص از نظر تراکم سلولی و درصد مهار رشد تفاوت معنیدار نشان دادند. علاوه بر این در محتوای کلروفیلی تیمارهای مختلف نسبت به شاهد تفاوت معنیداری مشاهده شد. به نظر میرسد، کاهش کارایی فتوسنتز یکی از مسیرهایی باشد که باعث خسارات قابل توجه نانوذرات اکسید مس بر <em>Anabaena</em> sp. میشود.دانشگاه گیلانفیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان2345-39666120180409The effects of chitosan nanofiber scaffold derived from Persian Gulf shrimp (Penaeus semisulcatus) shell on differentiation of mesenchymal stem cells to germ cellsتاثیر نانوالیاف کیتوزان مشتق از پوشش کیتینی میگوی ببری خلیج فارس (Penaeus semisulcatus) بر تمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی به سلولهای زایشی2142280910.22124/japb.2018.9408.1219FAطوبیمیرزاپوراستادیار گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایرانابوالفضلبایرامیدانشیار گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایرانتورجسهرابی لنگرودیاستادیار بخش اطلاعات علمی، موسسه تحقیقات بین المللی تاسماهیان دریای خزر، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی، رشت، ایران.Journal Article20180102In this study, differentiation of bone marrow mesenchymal stem cells (MSCs) to male germ cells was investigated on three-dimensional chitosan nanofibers. For this purpose, the chitosan nanofibers were prepared from chitin from a shell of <em>Penaeus semisulcatus</em> existing in the Persian Gulf by an electrostatic method and used as a three-dimensional environment with a specific pore diameter for culturing. The bone marrow MSCs were exposed to Sertoli cell condition medium and BMP4 was also added as an external factor. The stemness and differentiation of umbilical cord MSCs to germ cells was evaluated by expression of CD34, CD44, CD105 and some germ cell specific genes (Plzf, Stra8, Oct4 and Prm1) in control (without chitosan nanofiber) and experimental (3D culture system with chitosan nanofiber) groups 10 and 15 days after culture. The results showed that mesenchymal stem cells expressed CD105 and CD44 genes but were negative for CD34 as the hematopoietic marker. Chitosan scaffold seeded MSCs had the highest Stra8 induction. These observations can illuminate new horizons to development of germ cells using stem cells and nanofiber scaffold.در این مطالعه امکان تمایز سلولهای بنیادی به سلولهای زایشی مردانه در شرایط کشت سه بعدی بر روی نانوالیاف کیتوزان مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، نانوالیاف کیتوزان از کیتین میگوی ببری خلیج فارس با روش الکتروریسی تهیه و به عنوان محیط سه بعدی با قطر منافذ مشخص برای کشت استفاده شد. سلولهای بنیادی مزانشیمی (MSC) بر روی این داربست در حضور محیط کشت شرایطی شده حاصل از سلولهای سرتولی قرار گرفتند. BMP4 نیز به عنوان عامل خارجی اضافه شد. بنیادینگی سلولهای MSC بند ناف و تمایز آنها به سلولهای زایشی به ترتیب با بررسی بیان ژنهای CD34، CD44 و CD105 و ژنهای اختصاصی سلولهای زایشی (Plzf، Stra8، Oct4 و Prm1) 10 و 15 روز پس از کشت در دو گروه شاهد (فاقد داربست کیتوزان) و گروه کشت سه بعدی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد در هر دو گروه، سلولهای MSC ژنهای CD44 و CD105 را بیان کردند، ولی برای مارکر هماتوپویتیک (CD34) منفی بودند. کشت سلولها بر روی بستر نانوالیاف کیتوزان بیشترین خاصیت القایی را در بیان مثبت Stra8 پس از گذشت 15 روز از کشت و تولید سلولهای زایشی از سلولهای بنیادی بند ناف داشت. این مشاهدات میتواند افقهای جدیدی را از تکوین سلولهای زایشی با استفاده از سلولهای بنیادی و بستر نانوالیاف روشن کند.دانشگاه گیلانفیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان2345-39666120180621The effects of probiotic Protexin® on growth, survival and hematological parameters of Benni, Mesopotamichthys sharpeyiتاثیر پروبیوتیک پروتکسین بر رشد، بقا و شاخصهای خونی بچه ماهی بنی (Mesopotamichthys sharpeyi)4364283210.22124/japb.2018.6777.1144FAمحمدعفراویکارشناس ارشد تکثیر و پرورش آبزیان، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران.مژگانخدادادیدانشیار گروه شیلات، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایرانمهرانجواهری بابلیدانشیار گروه شیلات، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران.Journal Article20170131Probiotics are microorganisms which added to the diet in order to improve the health of the host. In the present study, the effects of probiotic, Protexin® on growth, survive and hematological parameters of Benii, <em>Mesopotamichthys sharpeyi</em> (15.62±0.45g) were investigated in Fish Propagation and Rearing Center, Islamic Azad University, Ahvaz. To this aim, 360 fish were assigned to 12 experimental tanks as 3 experimental treatments including T1: 0.5% Protoxin®, T2: 1% Protoxin® and T3: 1.5% Protoxin® (triplicate) for 60 days. Also, one group fed with Protoxin-free diet was considered as control. The results of the present study showed that probiotic containing diets especially those fed with 1.5% Protoxin® (T3) increases weight, specific growth rate, and feed and protein efficiency and also decreases feed conversion ratio. Survival rate values showed no significant differences between experimental groups. The hematological parameters including hemoglobin concentration, the number of monocytes, heterophils and basophils were higher in experimental treatments than control. In contrast, the numbers of red blood and with blood cells were lower in probiotic received groups compared to control group. The Results showed that Protoxin® (especially T3) improve weight index, increase weight, specific growth rate (SGR), protein efficiency, feed efficiency and condition factor but decrease feed conversion ratio (FCR) of Bunni. In conclusion, results suggest that Protoxin® improve growth of Benni.پروبیوتیکها میکروارگانیسمهای زندهای هستند که برای بهبود سلامتی میزبان به مکملهای غذایی اضافه میشوند. بررسی حاضر به منظور بررسی تاثیر پروبیوتیک تجاری پروتکسین (Protexin®) بر رشد، بقا و شاخصهای خونی ماهی بنی (<em>Mesopotamichthys sharpeyi</em>) با وزن اولیه 45/0±62/15 گرم، در مرکز تحقیقات تکثیر و پرورش آبزیان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز، انجام شد. به این منظور 360 قطعه ماهی به مدت 60 روز و در 12 وان و چهار تیمار شاهد، تیمار 1 (5/0 درصد)، تیمار 2 (1 درصد) و تیمار 3 (5/1 درصد) پروبیوتیک پروتکسین (با سه تکرار) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد تیمارهای حاوی پروبیوتیک به ویژه تیمار 3، باعث افزایش معنیدار در افزایش وزن، ضریب رشد ویژه، درصد افزایش وزن، بازده غذایی و پروتئین و کاهش ضریب تبدیل غذایی شد. در هیچ کدام از تیمارها تلفات مشاهده نشد. همچنین در انتهای دوره آزمایشهای خونی حاکی از افزایش هموگلوبین (در هر سه تیمار دارای پروبیوتیک)، سلولهای منوسیت (تیمار 1)، هتروفیل و بازوفیل (در هر سه تیمار) در مقایسه با شاهد بود. گلبولهای سفید و قرمز در تمام تیمارها نسبت به شاهد کاهش یافتند. نتایج نشان داد پروبیوتیک پروتکسین (به ویژه تیمار 5/1 درصد) قادر به افزایش رشد در ماهی بنی بود.دانشگاه گیلانفیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان2345-39666120180621Identification and characterization of glutathione S-transferase class Mu from the Rutilus frisii kutumشناسایی و تعیین خصوصیات ژن گلوتاتیون اس- ترانسفراز کلاس Mu در ماهی سفید دریای خزر (Rutilus frisii kutum)6578283110.22124/japb.2018.6304.1124FAسلماناحمدیدانشجوی کارشناسی ارشد بیوشیمی، گروه زیستشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانحسینغفوریاستادیار گروه زیستشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانسجادصاری خانمربی پژوهشی، بانک مولکولی، مرکز ملی ذخایر ژنتیکی و زیستی ایران، تهران، ایرانJournal Article20161202Glutathione S-transferases are one of the key enzymes in phase II of drug metabolism which play role in detoxification and oxidative stress metabolism in prokaryote and eukaryote cells, by binding reduced glutathione to the xenobiotics. Considering the importance of these enzymes in defying against pollution and in regard to the increasing amount of pollution in the Caspian Sea during recent years, a deeper knowledge about role and function of this enzyme as a key part of detoxification against the pollutants seems crucial. The goal of this study is identification and gene sequencing of glutathione S-transferase Mu in <em>Rutilus frisii kutum</em>. After RNA extraction from male fishes’ liver tissue, cDNA synthesis was the next step followed by PCR. Then the desired gene was inserted into vector pTZ57R/T followed by chemical transformation into <em>E. coli </em>DH5α competent cells. After plasmid extraction and gene sequencing, the partial GSTM sequence with 625 nucleotides was obtained. The nucleotide BLAST result shows more than 89% of identity with GSTM in other members of Cyprinidae that N-terminal region has a greater portion of this identity compared with C-terminal. The most abundant residue found in the GSTM sequence was lysine which has an important role in glutathione S-transferase structures. The GSTM nucleotide sequence was registered at the NCBI database with accession number KY211992.گلوتاتیون اس- ترانسفرازها (GSTs) یکی از آنزیمهای کلیدی فاز دوم متابولیسم داروها هستند که در سمزدایی سلولها و متابولیسم استرس اکسیداتیو پروکاریوتها و یوکاریوتها نقش دارند و این کار را از طریق اتصال گلوتاتیون احیا به گزنوبیوتیکها انجام میدهند. با توجه به نقش این آنزیمها در مقابله با آلودگیهای زیست محیطی و افزایش چشمگیر آلودگی دریای خزر در سالهای اخیر، شناخت نقش و عملکرد این آنزیمها، ضروری به نظر میرسد. هدف از این پژوهش شناسایی، توالییابی و تعیین خصوصیت ایزوفرم Mu گلوتاتیون اس- ترانسفراز (GSTM) ماهیسفید دریای خزر است. مراحل استخراج RNA، ساخت cDNA تکرشتهای و تکثیر ژن GSTM در PCR انجام شد. سپس ژن مورد نظر درون حامل pTZ57R/T قرار گرفت. حامل نوترکیب، به روش ترانسفورماسیون شیمیایی به سلولهای مستعد <em>E. coli</em> DH5α انتقال یافت. پس از استخراج حامل و توالییابی نوکلئوتیدی، توالی GSTMبا 625 نوکلئوتید به دست آمد. نتایج حاصل از همردیفی، حاکی از همسانی بالای 89 درصد GSTM ماهی سفید با سایر گونههای خانواده کپورماهیان است که ناحیه N-terminal آن همسانی بالاتری را در مقایسه با ناحیه C-terminal نشان میدهد. بیشترین آمینواسید موجود در ساختار GSTM لیزین است که نقش کلیدی را در ساختار گلوتاتیون اس- ترانسفراز بازی میکند. توالی نوکلئوتیدی GSTM با شماره دسترسی KY211992 در پایگاه NCBI به ثبت رسید.دانشگاه گیلانفیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان2345-39666120180621Comparison of body’s fatty acids and biochemical composition in wild and cultured fry of beluga sturgeon (Huso huso)مقایسه اسیدهای چرب و ترکیبات بیوشیمیایی بدن در بچه ماهیان تولیدی مولدین پرورشی و مولدین وحشی فیلماهی (Huso huso)7994284110.22124/japb.2018.6943.1152FAمحمدرضاقمیدانشیار گروه شیلات، واحد تنکابن، دانشگاه آزاد اسلامی، تنکابن، ایرانرمضانشهریاریکارشناس ارشد شیلات، مجتمع تکثیر و پرورش خاویاری شهید مرجانی، گرگان، ایرانJournal Article20170221The purpose of this research was to determine the biochemical composition and fatty acids of two groups of cultured and wild fry of great sturgeon (<em>Huso huso</em>). The two batches (about 40 g) of fry from cultured broodstock (0.43±0.07g) and wild broodstock (0.54±0.09g) in three replicates were transferred to the laboratory and analyzed according to standard methods. Among all biochemical composition of the body, the protein had a significant difference between two groups of fry (P<0.05) as its rate in fry for wild and cultured broodstocks were 13.22 and 11.21% (w.w.), respectively. The amount of ω-3 fatty acids (wild fry 13.92±0.84%, cultured fry 12.07±0.10%), the DHA/EPA ratio (wild fry 2.27, cultured fry 1.83), MUFA (wild fry 31.89±0.30%, cultured fry 29.57±0.64%) and PUFA (wild fry 24.51±0.56%, cultured fry 22.21±0.31%) in fry produced from wild broodstock were significantly higher than those in cultured broodstock (P<0.05). The results of present study indicate the higher deficiency in biochemical nutrients of fry produced from cultured broodstock than those from wild broodstock.هدف این پژوهش، مطالعه ترکیبات بیوشیمیایی و ترکیب اسیدهای چرب بدن بچه ماهیان نورس از دو گروه مولدین پرورشی و مولدین وحشی فیلماهی (<em>Huso huso</em>) بود. بچه ماهیان نورس از گروه مولدین پرورشی (با وزن 07/0±430/0 گرم) و مولدین وحشی (با وزن 09/0±540/0 گرم) هر کدام در سه تکرار به میزان 40 گرم به آزمایشگاه انتقال یافتند و بر اساس روشهای استاندارد ترکیب لاشه و مقادیر انواع مختلف اسیدهای چرب آنها سنجش شد. نتایج اندازهگیریهای لاشه بچه ماهیان نورس نشان داد که تنها پروتئین دارای اختلاف معنیدار بین دو گروه بچه ماهیان نورس بود (05/0P<). به طوری که میزان آن در بچه ماهیان نورس حاصل از مولدین وحشی فیلماهی %22/13 از وزن تر و در بچه ماهیان نورس حاصل از مولدین پرورشی %21/11 از وزن تر بود. مقادیر اسیدهای چرب 3-ω (مولدین وحشی %84/0±92/13، مولدین پرورشی %10/0±07/12)، نسبت DHA/EPA (مولدین وحشی 27/2، مولدین پرورشی 83/1)، اسیدهای چرب MUFA (مولدین وحشی %30/0±89/31، مولدین پرورشی %64/0± 57/29) و اسیدهای چرب PUFA (مولدین وحشی %56/0± 51/24، مولدین پرورشی %31/0± 21/22) در بچه ماهیان نورس حاصل از مولدین وحشی فیلماهی به طور معنیداری (05/0P<) بیشتر از بچه ماهیان نورس حاصل از مولدین پرورشی بود. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که بچه ماهیان نورس حاصل از مولدین پرورشی نسبت به مولدین وحشی دارای کمبود مواد تغذیهای بیشتری هستند.دانشگاه گیلانفیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان2345-39666120180621The effect of electromagnetic waves of cell phones on hematological and reproductive indices of koi fish (Cyprinus carpio) broodstocksتاثیر امواج الکترومغناطیسی تلفن همراه بر شاخصهای خونی و تولیدمثلی ماهیان کوی (Cyprinus carpio) مولد95116286110.22124/japb.2018.9109.1208FAمحدثهاحمدنژاداستادیار پژوهشکده آبزیپروری آبهای داخلی، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، بندرانزلی، ایران0000-0001-6252-9813محمدصیاد بورانیدانشیار پژوهشکده آبزیپروری آبهای داخلی، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، بندرانزلی، ایرانسهرابدژندیانکارشناس ارشد شیلات، پژوهشکده آبزیپروری آبهای داخلی، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، بندرانزلی، ایرانعباسمتینفراستاد موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانحسینخارادانشیار گروه شیلات، واحد لاهیجان، دانشگاه آزاد اسلامی، لاهیجان، ایرانهمایونحسین زاده صحافیاستاد موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران0000000286525427شهرامدادگراستادیار موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایراناسماعیلصادقی نژادمربی پژوهشکده آبزیپروری آبهای داخلی، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، بندرانزلی، ایرانJournal Article20171123Nowadays, it is necessary to be considering the effects of electromagnetic waves caused by modern technology on fish. The effect of mobile electromagnetic waves (900MHz) was studied on some of hematological and reproductive parameters of koi fish female and male brooders in 10 days and in 3 experimental groups: control (without receiving waves), treatment 1 and treatment 2 (4 times a day and each time for 30 minutes in faced with mobile phones, in a “stand by” position and in a “calling mode” respectively). At the end of the experiment, blood samples were collected from the caudal vein and the blood parameters (RBC, WBC, Hb, Hct, MCV, MCH and MCHC) were determined with the current hematological methods. The level of GTH II was measured by radio immunoassay (RIA). The GSI and HSI indices were also calculated by measuring gonad and liver weight, respectively, and their ratio with body weight. The reproductive success in the males and females of control group was more than the other two treatments. In both sexes, the HSI of treatment 2 significantly increased. The lowest mean of RBC, Hb and Hct was in the females of treatment 2, and, the highest levels of WBC and neutrophil and the lowest percent of lymphocyte belonged to the males of treatment 2. The results showed that mobile-induced electromagnetic waves produced numerous negative biological effects on female and male of koi fish.با توجه به پیشرفت فنآوریهای الکترونیکی و تاثیر به کارگیری آنها بر محیط زیست به ویژه اکوسیستمهای آبی، لازم است تا به جنبههای گوناگون آن به ویژه در زمینه امواج الکترومغناطیسی و اثرات آنها بر ماهیان به عنوان مهمترین جانوران محیط زیست آبی با جنبههای اقتصادی توجه شود. در مطالعه حاضر تاثیر امواج الکترومغناطیسی تلفن همراه (900 مگاهرتز) بر میزان برخی از شاخصهای خونی و تولیدمثلی ماهیان کوی نر و ماده بالغ طی مدت ده روز و در 3 گروه آزمایشی بررسی شد: گروه شاهد (بدون دریافت امواج)، تیمار1 و تیمار 2 (هر یک، روزانه 4 بار و هر بار 30 دقیقه در مجاورت تلفن همراه، به ترتیب در حالت روشن بدون مکالمه و در حالت برقراری تماس). در انتهای آزمایش از سیاهرگ دمی ماهیان خونگیری به عمل آمد و مقادیر شاخصهای RBC، WBC، Hb، Hct، MCV، MCH و MCHC با روشهای متداول خونشناسی و میزان هورمون GTH II با روش رادیو ایمونواسی (RIA) تعیین شد. مقادیر شاخصهای GSI و HSI نیز به ترتیب با اندازهگیری وزن گناد و کبد و محاسبه نسبت آنها با وزن بدن به دست آمد. موفقیت تولیدمثلی در مولدین نر و ماده شاهد بیشتر از دو تیمار دیگر بود. در هر دو جنس، شاخص HSI تیمار 2 به طور معنیداری افزایش داشت. در مولدین ماده کمترین میانگین RBC، Hb و Hct و در مولدین نر بیشترین میزان WBC و نوتروفیل و کمترین میزان لنفوسیت، به تیمار2 تعلق داشت. نتایج نشان داد امواج الکترومغناطیسی ناشی از تلفن همراه اثرات سوء زیستی متعددی بر ماهی کوی نر و ماده ایجاد کرد.دانشگاه گیلانفیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان2345-39666120180621The relationship between the quantity and quality of sperm with the percentage of fertilization and hatching rate of the eggs obtained from the individual crossing in wild Persian sturgeon (Acipenser persicus)تعیین ارتباط بین کمیت و کیفیت اسپرم با درصد لقاح و تفریخ تخم حاصل از تلاقی فردی در تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) وحشی117135287010.22124/japb.2018.6985.1153FAعلیحلاجیاندانشجوی دکتری تکثیر و پرورش، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانکارشناس ارشد شیلات بخش فیزیولوژی و بیوشیمی، موسسه تحقیقات بین المللی تاسماهیان دریای خزر، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، رشت، ایرانحسین علیعبدالحیاستادیار بخش بیوتکنولوژی و ژنتیک، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانعبدالاحدشادپروراستاد گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانمهتابیارمحمدیاستادیار بخش بیوتکنولوژی و ژنتیک، موسسه تحقیقات بین المللی تاسماهیان دریای خزر، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، رشت، ایران0000-0002-2116-8764محمدعلییزدانی ساداتیدانشیار بخش آبزیپروری، موسسه تحقیقات بین المللی تاسماهیان دریای خزر، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، رشت، ایرانJournal Article20170224This study was done to determine the role of sperm on the fertilization and hatching rates in Persian sturgeon (<em>Acipenser persicus</em>). For this purpose, the sperms of three males fertilized ova of three females using 3×3 factorial design. Sperm motility and density, spermatocrit percent, sperm pH and osmolarity and ovum number per grams, micropyle number and diameter were measured. 1mL of sperm from each male was fertilized 100g of ova from each female. Therefore, 9 treatments including F1M1, F1M2, F1M3, F2M1, F2M2, F2M3, F3M1, F3M2 and F3M3 were designed (triplicate). The percentage of fertilization was determined 5 hours after fertilization and hatching rate was determined after 6 days. The results showed that the average number of micropyle pores in ova were 6, 8 and 9, respectively in <em>Acipenser persicus</em>. The sperm motility was 50, 60 and 80 percent, respectively. F3M3 treatment showed the highest percentage of fertilization and larvae hatching rate. F3M1 treatment had the lowest percentage of fertilization and F1M1 treatment had the lowest hatching rate. The results of measuring male sperm parameters showed that the high density of sperm with the number of ovum micropyles to increase fertilization, was unrelated and there was no significant difference between fertilization rate with the number of micropyles and measured parameters in sperms (P>0.05). Based on the Pearson correlation coefficient relationship, there were negative between sperm density with fertilization (r = -0.603, P<0.01) and hatching (r = - 0.175, P<0.01) rates. There was a positive relationship between the number of micropyle and fertilization rate (r = 0.574, P<0.01) and between the osmolarity and fertilization (P <0.01, r = 0.511) and hatching (P <0.01, r = 0.288) rates. Due to the large numbers of micropyle in sturgeon eggs, to increase the percentage of fertilization rate, sperm density should be low but motility duration and quality should be high.این مطالعه به منظور تعیین نقش اسپرم در درصد لقاح و تفریخ تاسماهی ایرانی (<em>Acipenser persicus</em>) به انجام رسید. بدین جهت، بین اسپرم سه مولد نر با تخمکهای سه مولد ماده در یک طرح فاکتوریل 3×3 تلاقی انجام شد. ابتدا، درصد تحرک و تراکم اسپرم، درصد اسپرماتوکریت، pH و اسمولاریته اسپرم و همچنین تعداد میکروپیل، قطر و تعداد تخمک در هر گرم بررسی شد. سپس یک میلیلیتر اسپرم از هر مولد نر با 100 گرم تخمک از هر مولد ماده لقاح داده شد. به این ترتیب 9 تیمار F1M1 ، F1M2، F1M3، F2M1، F2M2، F2M3، F3M1، F3M2 و F3M3 ایجاد شد (هر تیمار با سه تکرار). تعیین درصد لقاح 5 ساعت پس از لقاح و تخم گشایی پس از گذشت 6 روز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که متوسط تعداد میکروپیل مادهها به ترتیب 6، 8 و 9 عدد و تحرک اسپرم نرها به ترتیب 50، 60 و 80 درصد بود. تیمار F3M3 بالاترین درصد لقاح و نرخ تفریخ لارو و تیمار F3M1 کمترین درصد لقاح و تیمار F1M1 پایینترین نرخ تفریخ را داشت. نتایج اندازهگیری شاخصهای اسپرم مولدین نر نشان داد که تراکم بالای اسپرم با تعداد میکروپیل تخمک جهت افزایش درصد لقاح، ارتباط نداشت و اختلاف معنیداری بین تعداد میکروپیل و شاخصهای اندازهگیری شده در اسپرم با درصد لقاح مشاهده نشد (05/0<P). بر اساس آزمون ضریب همبستگی پیرسون ارتباط بین تراکم اسپرم با درصد لقاح (603/0- = r، 01/0P<) و نرخ تفریخ (175/0- = r، 01/0P<) منفی بود. بین تعداد میکروپیل با درصد لقاح (574/0 = r، 01/0P<) و بین اسمولاریته با درصد لقاح (511/0 = r، 01/0P<) و نرخ تفریخ لارو (288/0=r، 01/0P<) ارتباط مثبت وجود داشت. با توجه به تعداد زیاد میکروپیل تخمک در ماهیان خاویاری، برای افزایش درصد لقاح باید تراکم اسپرم آن کم ولی کیفیت، مدت زمان و تحرک اسپرم آن زیاد باشد.دانشگاه گیلانفیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان2345-39666120180621Effects of filters containing silver nanoparticles on lactate, lactate dehydrogenase and glutathione peroxidase of Persian sturgeon (Acipenser persicus) embryoتاثیر فیلترهای آب حاوی نانوذرات نقره طی دوران انکوباسیون بر تغییرات متابولیت لاکتات و آنزیمهای گلوتاتیون پراکسیداز و لاکتات دهیدروژناز در جنین تاسماهی ایرانی Acipenser persicus137155289510.22124/japb.2018.6815.1145FAساحلسلطان کریمیدکترای شیلات، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایرانمحمدرضاکلباسیاستاد گروه شیلات، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایرانJournal Article20170131Silver nanoparticles because of their antibacterial properties have become one of the most widely used combinations of nanomaterial and due to the development of nanoparticles, there are the risks of releasing of such materials to the environment from products containing them. In this study, six types of a filter containing silver nanoparticles containing 0.25, 0.5 and 1 percentage nanosilver with and without Aminopropyl triethoxysilane is used to control the <em>Saprolegnia</em> fungus in Persian sturgeon egg incubators. Two of six filters contain one percentage of silver nanoparticles could prevent <em>Saprolegnia</em> fungus completely as the optimal filter. The effects of these two types of optimized filters on embryos of Persian sturgeon kept in the incubator examined by studying the changes of some oxidative enzymes including glutathione peroxidase and lactate dehydrogenase and also by studying lactate changes by HNMR, in the second and fourth days of the incubation period. The results showed that the use of filters containing silver nanoparticles due to the release of silver from the filter into the water reduced glutathione peroxidase in both sampling days and reduced lactate and lactate dehydrogenase in second incubation day and increased them in the fourth day. So measuring these enzymes is a good biomarker for early assessment of those intracellular changes in fish that are affected by such filters.نانوذره نقره به دلیل داشتن خواصی ضدباکتریایی، به یکی از پرمصرفترین ترکیبات نانویی تبدیل شده است و با توجه به توسعه استفاده از نانوذرات، خطرات ناشی از رهایش این مواد، از محصولات حاوی آنها به محیط زیست وجود دارد. در پژوهش حاضر، شش نوع فیلتر حاوی درصدهای متفاوت نانوذرات نقره (25/0، 5/0 و 1 درصد) همراه و بدون آمینوپروپیل تریاتوکسی سیلان (APTES)، به همراه یک فیلتر شاهد، برای کنترل قارچ <em>Saprolegnia</em> در انکوباتور تخم تاسماهی ایرانی به کار گرفته شد که دو نوع از آنها )حاوی یک درصد نانونقره) به عنوان فیلتر بهینه به طور کامل موفق به کنترل قارچ <em>Saprolegnia</em> شدند. فیلتر اول فاقد و فیلتر دوم حاوی آمینوپروپیل تریاتوکسی سیلان بود. سپس اثرات این فیلترهای بهینه بر روی جنینهای تاسماهی ایرانی نگهداری شده در این انکوباتورها، به وسیله سنجش تغییرات آنزیمهای اکسیداتیو گلوتاتیون پراکسیداز و لاکتات دهیدروژناز به روش اسپکتروسکوپی و همچنین سنجش تغییرات متابولیت لاکتات به روش متابولومیکس بر پایه HNMR، در روزهای دوم و چهارم دوره انکوباسیون در سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که استفاده از فیلترهای حاوی نانوذرات نقره به دلیل رهایش نقره از فیلتر به داخل آب و واکنش نقره با گروه تیول گلوتاتیون پراکسیداز، سبب کاهش معنیدار این آنزیم در هر دو نوبت نمونهبرداری شد. همچنین کاهش لاکتات و لاکتات دهیدروژناز در دومین روز انکوباسیون و همچنین افزایش معنیدار آنها در چهارمین روز انکوباسیون به دلیل اختلال در فعالیت لاکتات دهیدروژناز در دومین روز انکوباسیون و ایجاد شرایط هیپوکسی در چهارمین روز انکوباسیون مشاهده شد. نتایج حاضر حاکی از آن است که سنجش آنزیم لاکتات دهیدروژناز و متابولیت لاکتات نسبت به گلوتاتیون پراکسیداز، نشانگر زیستی مناسبتری برای ارزیابی زود هنگام تغییرات درون سلولی برای آن دسته ماهیانی است که تحت تاثیر نانوذرات نقره قرار گرفتهاند.