دانشگاه گیلان
فیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان
2345-3966
2538-5429
1
1
2013
11
22
مطالعه تغییرات بافتی کلیه و کبد چنگر نوک سرخ (Gallinula chloropus Linnaeus, 1758) بعنوان شاخص زیستی آلودگی تالاب انزلی
1
18
FA
ایلیا
اعتمادی دیلمی
eelia.e.d.c@gmail.com
یعقوب
محمدی
نگین
سلامات
salamatnegin@yahoo.com
تالاب انزلی یکی از مهمترین بوم سامانه های آبی در جنوب دریای کاسپین (lat. 37º28΄ N: lon. 49º25΄ E) است بوده و سالانه میزان زیادی از فاضلاب های شهری، کشاورزی و صنعتی را دریافت می کند. با این وجود مکانی برای گذراندن دوران تولید مثلی، رشد و سپری کردن زمستان برای پرندگان آبزی است. دوازده عدد چنگر نوک سرخ (Gallinulachloropus Linnaeus, 1758) به صورت زنده از چهار ایستگاه نمونه برداری در تالاب انزلی در فروردین 1390، صید شدند. بررسی های هیستوپاتولوژیک، تغییرات و نقصان های واضحی را در بافت کبد و کلیه این پرنده نشان داد. در بافت کبد تغییر در ساختار سلول های هپاتوسیت، تجمع رنگدانه های ماکروفاژی، گسیختگی سلول ها و اتساع فضای دیس، خونریزی و تجمع رنگدان های هموسیدرین و در بافت کلیه، تجمع و نفوذ لوکوسیتی، اتساع عروق، هایپرتروفی، تغییر ساختار و چروکیدگی سلول ها، انبساط گلومرولی و فقدان فضای بومن مشاهده شد. نتایج مطالعه ی حاضر نشان داد که بافت های کبد و کلیه در چنگر نوک سرخ باتوجه به دوره زمستان گذرانی حدوداً شش ماهه خود و آلودگی های موجود در تالاب انزلی، می توانند به عنوان شاخصی مناسب برای پایش تاثیرات آلودگی های موجود بوم سامانه هایی مثل تالاب انزلی، معرفی شوند.
هیستوپاتولوژی,Gallinulachloropus,تالاب انزلی,شاخص زیستی
https://japb.guilan.ac.ir/article_550.html
https://japb.guilan.ac.ir/article_550_e6409910aacf7bf12ac59640cb6a72b6.pdf
دانشگاه گیلان
فیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان
2345-3966
2538-5429
1
1
2013
11
22
تاثیر رنگ نور و دوره نوری برپارامترهای هماتولوژیک مولدین ماده استرلیاد (Acipenser ruthenus)
19
34
FA
فاطمه
نادری
علی
بانی
bani@guilan.ac.ir
محمدعلی
یزدانی
رضوان الله
کاظمی
این مطالعه با هدف بررسی اثر رنگ نور و دوره ی نوری بر پارامتر های خونی در ماهی مولد ماده استرلیاد انجام گرفت. در مجموع تعداد 36 عدد ماهی به مدت 6 ماه تحت تاثیر چهار تیمار، دو رنگ نور (آبی و قرمز) و دو دوره ی نوری (18L:6D)و (6L:18D) با شدت 150 لوکس؛در 3 تکرار قرار گرفتند.عامل های خونی شامل تعداد گلبول قرمز (RBC)، تعداد گلبولسفید(WBC)، غلظت هموگلوبین(Hb)، درصد هماتوکریت (Hct)، حجم متوسط گلبول قرمز(MCV)، مقدار وزن هموگلوبین در یک گلبول قرمز(MCH)و غلظت متوسط هموگلوبین گلبول قرمز (MCHC) طی سه مرحله تولید مثلی (پیش زرده سازی Previtellogenesis در ابتدای دوره، زرده سازیVitellogenesisدر اواسط دوره ورسیدگی نهایی Final maturationدر انتهای دوره) اندازه گیری شد. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که در هیچ یک از تیمار ها در بین عامل های مختلف هماتولوژیک اختلاف معنی دار مشاهده نشد (P> 0.05). با این وجود میزان Hct،Hb، MCV،MCHC MCH در اواسط دوره ی تولید مثلی(آذر ماه) بالاتر از اوایل و اواخر دوره تولیدمثلی بود (P<0.05). میزانRBC در سه مرحله تفاوت معناداری وجود نداشت (P> 0.05). نتایج حاکی از آن بود که تاثیر مرحله تولیدمثلی بر تاثیر نور بر پارامتر های هماتولوژیک غالب است.
رنگ نور,دوره نوری,استرلیاد,هماتولوژی,مرحله تولیدمثلی
https://japb.guilan.ac.ir/article_552.html
https://japb.guilan.ac.ir/article_552_8acc8efa8f593411406e82b6db3bad95.pdf
دانشگاه گیلان
فیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان
2345-3966
2538-5429
1
1
2013
11
22
بررسی برخی ویژگیهای فیزیولوژیکی و فیتوشیمیایی سیانوباکتریAnabaena sp. جدا شده از تالابهای استان گیلان
35
49
FA
رضا
کریمی
جنت
سرمد
میرقاسم
ناصرعلوی
سیانوباکتریهای رشته ای هتروسیست دار جنس Anabaena موجود در تالابها نقش مهمی را در تولیدات اولیهبوم سامانههای آبی ایفا میکنند. در فصول گرم سال شکوفایی یا بلوم این سیانوباکتری ها در آبهایی با مواد غذایی فراوان (eutrophication) اتفاق می افتد. آنها همچنین منبع مهمی از عوامل سوخت و سازی ثانویه را تولید می کنند. در این پژوهش نمونه های جنس آنابنا از تالاب های استان گیلان جداسازی و خالص سازی شد. شناسایی بااستفاده از کلید شناسایی معتبر انجام شد. در آغاز بر اساس شمارش سلولی، منحنی رشد سیانوباکتری آنابنا پس از کشت در بازه ی زمانی 21 روز در اتاقک رشد و در شرایط آزمایشگاهی با دمای 2±26 درجه سلسیوس، فتوپریود 12ساعت روشنایی و 12 ساعت تاریکی وشدت نوری 60 میکرومول فوتون بر مترمربع بر ثانیه و در شرایط هوادهی رسم شد. سنجش رنگیزه های کلروفیلی به دو روش چینیوآمریکاییو سنجش رنگیزه های فیکوبیلی پروتئینی به روش سیجلمن انجام شد. آزمون های فیتوشیمی جهت حضور آلکالوئید، تانن، فلاونوئید و ساپونین در عصاره متانولی سیانوباکتری آنابناانجام شد. بر اساس نتایج حاصل از سنجش مقادیر رنگیزه های کلروفیلی، اختلاف معنی داری بین دو روش مورد استفاده در این پژوهش وجود ندارد، در عین حال روش چینی به واسطه غیرسمی و ارزان بودن حلال اتانولی و همچنین انجام سنجش در مدت زمان کمتر به روش آمریکایی ترجیح داده می شود. بر اساس نتایج وجود مقادیر قابل توجهی رنگیزه هایفیکوبیلی پروتئینی در سیانوباکتر جنس آنابنا نشان داده شد. فیکوبیلی پروتئین ها به دلیل رنگ منحصر به فرد و خواص آنتی اکسیدانی شان، کاربردهای گسترده ای در زمینه های پزشکی و درمانی کسب کرده اند؛ همچنین آلکالوئید و ساپونین به عنوان مهم ترین ترکیب فعال زیستی در سیانوباکتری بومی جداسازی شده از تالابهای استان گیلان نشان داده شد.
سیانوباکتر آنابنا,کلروفیلa,حلال,تست فیتوشیمی
https://japb.guilan.ac.ir/article_553.html
https://japb.guilan.ac.ir/article_553_bca9c727a754c83a6e1b36ee60cebb44.pdf
دانشگاه گیلان
فیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان
2345-3966
2538-5429
1
1
2013
11
22
ارزیابی فعالیت ضدباکتریایی و ضداکسیدانی عصاره هیدروالکلی برخی جلبکهای سواحل خلیج فارس در استان بوشهر
49
62
FA
محسن
حیدری
حسین
ذوالقرنین
4@yahoo.com
نسرین
سخایی
44444@yahoo.com
علی
میرزایی
عبدالعلی
موحدی نیا
0000-0001-9238-8812
amovahedinia@yahoo.com
هدف از این مطالعه بررسی خواص ضداکسیدانی و ضدباکتریایی عصاره هیدروالکلی سه گونه جلبک سبز، قهوه ای و قرمز بود. در این مطالعه بیشترین مقدار فنل تام و بهترین فعالیت ضداکسیدانی با آزمون پتانسیل ضداکسیدانی معادل ترولکس را عصاره هیدروالکلی جلبک سبز Entreromorphaintestinalisو کمترین این مقادیر را عصاره هیدروالکلی جلبک قرمز Gracilariacorticataداشت. بالاترین درصد مهار با این آزمون مربوط به جلبک سبزE. intestinalis وکمترین درصد مهار مربوط به جلبک قهوه ای Cystoseiramyricaبود. بالاترین فعالیت ضداکسیدانی با استفاده از آزمون آزینو بیس اتیل تیازولین سولفونیک (با غلظتmg/ml 50) عصاره های هیدروالکلی جلبک های نمونه برداری شده مربوط به جلبک سبزE. intestinalisو کمترین این فعالیت با این آزمون را جلبک قهوه ای C. myricaداشت. هیچ یک از عصاره های هیدروالکلی جلبک های مورد مطالعه خواص ضدباکتریایی (با تاثیر روی باکتری های مورد مطالعه) را از خود نشان ندادند.
خواص دارویی,جلبک سبز Entreromorphaintestinalis,جلبک قهوه ای Cystoseiramyrica,جلبک قرمز Gracilariacorticata,لیستریا مونوسیتوژنز,اشریشیاکلیخواص دارویی,اشریشیاکلی
https://japb.guilan.ac.ir/article_554.html
https://japb.guilan.ac.ir/article_554_b3e6b72ece57a18287e1de4256d45f5e.pdf
دانشگاه گیلان
فیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان
2345-3966
2538-5429
1
1
2013
11
22
بررسی تغییرات هیستومتریک بافتهای کلیه بچه ماهی هامور معمولی (Epinepheluscoioides) در پاسخ به شوریهای مختلف محیطی
63
72
FA
عبدالعلی
موحدی نیا
0000-0001-9238-8812
amovahedinia@yahoo.com
هاجر
پاپی
به منظور بررسی تغییرات هیستومتریک توبولهای کلیوی بچه ماهی هامور معمولی(Epinepheluscoioides)،640قطعهبچه ماهی (میانگین وزنی0.7± 4و طول متوسط 0.5± 4گرم)در دوره ی آزمایش 56 روز در معرض شوری های مختلف محیطی(5، 20، 40 و ppt60)قرار گرفتند. نمونه برداری در روز های 1، 14، 28 و 56 صورت گرفت که بطورهمزمانو 3 ماهیازهرتانک (12ماهیازهرتیمار) درهربارانجامشد.نمونه ها در بوئن تثبیت شده و پس از انجام مراحل معمول تهیه مقاطع بافتی، مقاطع بافتی به ضخامت 5 میکرون تهیه ی و به روش هماتوکسینائوزین رنگ آمیزی شد. اندازه گیری های شاخص های بافتی مختلف در مقاطع میکروسکوپیک از تبدیل لنز دیجیتال Dinoliteبرای تهیه عکس و از نرم افزار همراه آن (Dinocapture)برای اندازه گیری استفاده شد. بررسی قطر دیواره لوله های کلیوی در تمامی بخش هادر شوری های مختلف طی دوره آزمایش تفاوت معنی داری نشان نداد. قطر لومن توبول پروکسیمال 24 ساعت بعد ازاعمال شوری ها، در مواجهه با شوری 10 و ppt20 افزایش یافت که در زمان های بعدی نمونه برداری به حالت عادی برگشت.در روز 1 قطر لومن توبول دیستال در شوری ppt10 نسبت به تیمار کنترل کاهش معنی داری داشت در حالی که در روز 14 در شوری ppt 60 افزایش معنی داری نشان داد و در طی سازگاری به مقادیر اولیه و کنترل برگشت.این ماهی توانست علاوه بر تحمل شوری های بالاتر و پایین تر از آب دریا به خوبی خود را با زندگی در این محیط ها سازگار کند و طی یک هفته عادی شاخص های تغییر یافته به حالت عادی برگشت.
تنظیم اسمزی,کلیه,هامور معمولی,Epinepheluscoioides
https://japb.guilan.ac.ir/article_555.html
https://japb.guilan.ac.ir/article_555_0124f89ce2ca58fbe5663f7f0875e2d1.pdf
دانشگاه گیلان
فیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان
2345-3966
2538-5429
1
1
2013
11
22
تغییر مکانی تاژکدار همزیست (زئوگزانتلا) با مرجان سخت گونهی (Porites compressa(Dana, 1846 در امتداد سواحل شمالی خلیج فارس (جزایر لارک، خارکو و خلیج نای بند)
73
82
FA
طوبی
وارسته
tvaraste@yahoo.com
صفورا
بهزادی
مریم
مهربد
محمدرضا
شکری
حسن
رجبی مهام
تراکم، ضریب میتوزی و اندازهی سلولی تاژکدار همزیست با آبسنگ مرجانی سخت گونه ی Poritescompressa در جزایر لارک، خارکو و خلیج نای بند در خلیج فارس بررسی گردید. مرجان های جزیره ی لارک که در نزدیکی تنگه هرمز قرار دارند، مواد مغذی فراوانی را از دریای عمان دریافت می کنند. مرجان های خلیج نای بند در اثر توسعه فعالیت های 15 ساله نفت و گاز، همواره در معرض استرس قرار دارند و مرجان های جزیره ی خارکو که در غربی ترین قسمت شمالی خلیج فارس واقع شده اند، در معرض مواد آلی ورودی از رودخانه ها و فعالیت های نفتی هستند.طبق نتایج آنالیز های آماری ANOVA، تراکم و اندازه ی سلولی زئوگزانتلا در مرجان های جزیره ی لارک بیشتر از مناطق دیگر بود در حالی که ضریب میتوزی در این جزیره کمترین مقدار را دارا بوده و همینطور تفاوت معنی داری را با جزیره ی خارکو نشان داد. همچنین تفاوت معنی داری در هیچ یک از فاکتورها بین جزیره ی لارک و خلیج نای بند و بین جزیره ی خارکو و خلیج نای بند مشاهده نشد.
زئوگزانتلا,Poritescompressa,لارک,خارکو,خلیج نای بند
https://japb.guilan.ac.ir/article_556.html
https://japb.guilan.ac.ir/article_556_34c42568de72ba31bb36b6a0ef84e48a.pdf