2024-03-29T04:39:10Z
https://japb.guilan.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=329
فیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان
2345-3966
2345-3966
1394
3
1
بررسی محتوای لیپید کل در ریزجلبک سبز Chlorella sp. تحت تنش فقدان نیتروژن
فاطمه
مرادی
جنت
سرمد
حسین
غفوری
اکرم سادات
نعیمی
لیپید ریزجلبکها بهعنوان یک ماده اولیه برای تولید سوختزیستی مورد استفاده قرار میگیرد. محتوای لیپید به گونه ریزجلبکها و شرایط کشت آنها بستگی دارد. در این پژوهش تغییرات محتوای لیپید کل ریزجلبک سبز Chlorella sp. تحت تنش فقدان نیتروژن در مدت زمان 4، 8 و 12 روز به منظور تولید سوختزیستی مورد بررسی قرار گرفت. ریزجلبک ابتدا در محیط کشت زایندر مثبت کشت داده شد، سپس در زمان نیمه فاز لگاریتمی رشد، زیستتودهها برداشت و به محیط کشت زایندر منفی منتقل شدند. محتوای لیپید کل پس از استخراج با محلول کلروفرم/ متانول (به نسبت 2:1) بر حسب درصد محاسبه شد. تریاسیلگلیسرول مورد استفاده در تولید سوختزیستی به طور کیفی توسط کروماتوگرافی لایهنازک جداسازی شد. نتایج نشان داد که محتوای لیپید کل تحت تنش فقدان نیتروژن در مدت زمان 4، 8 و 12 روز در مقایسه با محتوای لیپید کل شاهد به صورت معنیداری افزایش یافت (05/0P≤)، که این افزایش به طور میانگین نسبت به شاهد %46/23 بود. همچنین با توجه به نتیجه کروماتوگرافی لایهنازک، تریاسیلگلیسرول در ریزجلبکهای تحت تنش تجمع یافت. بر اساس نتایج این مطالعه، تنش فقدان نیتروژن همراه با گذشت زمان میتواند باعث افزایش محتوای لیپید کل ریزجلبک سبز .Chlorella sp شود.
تری اسیل گلیسرول
سوخت زیستی
لیپید
کروماتوگرافی لایهنازک
Chlorella
2015
05
22
1
13
https://japb.guilan.ac.ir/article_1581_4560ce2b191b759bfeed3ac6e25e8da2.pdf
فیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان
2345-3966
2345-3966
1394
3
1
شناسایی و تفکیک گونههای جنس Limnodrilus ((Claparède, 1862) Oigochaeta, Tubificidae) در تالاب انزلی
اکرم سادات
نعیمی
فاطمه
نظرحقیقی کیساری
علی
صالح زاده
به دلیل شباهتهای ظاهری بسیار زیادی که بین گونههای کرمهای کمتار دیده میشود، شناسایی، توصیف و افتراق این دو از یکدیگر به منظور آگاهی از دینامیک جمعیت کرمهای کمتار آبزی و یا انجام مطالعات تبارشناسی مولکولی ضروری به نظر میرسد. هدف این مطالعه ارائه یک کلید شناسایی و روش تشخیص دو گونه جنس Limnodrilus در سطح تالاب انزلی است. با مقایسه صفات کلیدی برای شناسایی و تفکیک این دو گونه، مشخص شد که غلاف تناسلی در Limnodrilus hoffmeisteri کوتاهتر و ضخیمتر از Limnodrilus claparedianus است. آنالیز آماری دادهها نشان داد که این ویژگی در دو گونه مورد بررسی دارای تفاوت معناداری است (05/0P<) و میانگین طول این غلاف در L. hoffmeisteri و L. claparedianus به ترتیب 63/91±31/695 و 31/198±06/1117 میکرومتر بود. میانگین طول دندانه بالایی و دندانه پایینی در گونه L. claparedianus به ترتیب 82/1±74/9 و 91/0±68/6 و در گونه L. hoffmeisteri به ترتیب 07/2±5/7 و 29/1±64/5 میکرومتر اندازهگیری شد. با وجود این که در مشاهدات ظاهری دندانه بالایی سیتای گونه L. claparedianus نسبت به گونه L. hoffmeisteri بلندتر به نظر میرسد اما تفاوت معناداری بین این دو میانگین طولی در دو گونه دیده نشد.
کمتاران
Limnodrilus
تاکسونومی
تالاب انزلی
2015
05
22
15
28
https://japb.guilan.ac.ir/article_1583_77c1c6efc8717eb8cbdcbb3eee154649.pdf
فیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان
2345-3966
2345-3966
1394
3
1
اثر ترکیبی نانوذرات دی اکسید تیتانیوم و فلز نیکل بر بافت آبشش ماهی گورخری (Danio rerio)
نمامعلی
آزادی
برهان
منصوری
سید علی
جوهری
افشین
ملکی
بهروز
داوری
محمد امین
پردل
مطالعه حاضر با هدف بررسی آسیبشناسی بافت آبشش ماهی گورخری (Danio rerio) متعاقب رویارویی با نانوذرات دیاکسید تیتانیوم ترکیب شده با فلز نیکل انجام شده است. بدین منظور از 200 قطعه ماهی با متوسط وزن 5/1 گرم و طول 2 سانتیمتر استفاده شد. ماهیان به مدت 96 ساعت در معرض چهار غلظت غیرکشنده نانوذرات دیاکسید تیتانیوم ترکیب شده با نیکل (شامل 1، 10، 32 و 100 میلیگرم در لیتر) به همراه گروه شاهد (فاقد هرگونه ماده شیمیایی) قرار گرفتند. نتایج نشان داد که پس از مواجهه با نانوذرات دیاکسید تیتانیوم ترکیب شده با نیکل عوارضی همچون خمیدگی تیغههای ثانویه، هیپرتروفی تیغههای ثانویه، افزایش ترشح موکوس، افزایش به همچسبیدگی لاملاهای ثانویه، هیپرپلاژی و در نهایت افزایش نکروز رخ داد. اگرچه تغییرات آسیبشناسی بافتی مشاهده شده در تمامی گروهها وجود داشت، اما شدت این تغییرات با افزایش غلظت نانوذرات دیاکسید تیتانیوم ترکیب شده با نیکل افزایش یافت. همچنین نتایج آنالیز آماری نیز نشان داد که میزان تغییرات در قطر لاملای اولیه، طول لاملای ثانویه و قطر لاملای ثانویه در مقایسه با گروه شاهد، اختلاف معنیدار داشت (05/0>P). نتایج مطالعه حاضر نشان داد که این نانوماده میتواند اثرات قابل توجهی بر بافت آبشش ماهی داشته باشد.
نانوذرات
تیتانیوم
نیکل
آبشش
ماهی گورخری
2015
05
22
29
47
https://japb.guilan.ac.ir/article_1585_d8cc71d7ab61fe0b614b663dd502f6df.pdf
فیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان
2345-3966
2345-3966
1394
3
1
تاثیر سطوح مختلف سینبیوتیک بایومین ایمبو بر پارامترهای رشد، بقا، آنزیمهای گوارشی و پارامترهای ایمنی موکوس ماهی سوروم (Heros severus)
پگاه
قشلاقی
قاسم
رشیدیان
الهه
چهارده بالادهی
طاهره
باقری
حامد
غفاری فارسانی
این مطالعه با هدف بررسی اثرات سطوح مختلف سینبیوتیک بایومین ایمبو در جیره بر عملکرد رشد و بهرهوری غذایی، بازماندگی، فعالیت آنزیمهای گوارشی و برخی از پارامترهای ایمنی موکوس بچه ماهیان سوروم انجام شد. آزمایش با استفاده از طرح کاملاً تصادفی در قالب 1 گروه شاهد (0 گرم سینبیوتیک) و 5 تیمار آزمایشی، شامل سطوح 5/0، 1، 5/1، 2 و 5/2 گرم سینبیوتیک در هر کیلوگرم جیره، هر گروه با 3 تکرار و هر تکرار حاوی 15 قطعه بچه ماهی، به مدت 60 روز انجام شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که افزودن بیش از یک گرم سینبیوتیک در هر کیلوگرم جیره تاثیر معناداری بر پارامترهای رشد و بهرهوری غذایی داشت (05/0P<). ماهیان تغذیه شده با مکمل غذایی بایومینایمبو تغییرات معنیداری را در پارامترهای ایمنی غیراختصاصی موکوس پوست شامل لیزویم، پروتئین کل و فسفاتاز قلیایی نشان دادند (05/0P<). نتایج بررسی آنزیمهای گوارشی نشان داد که به جز سطح 5/0 گرم سینبیوتیک، در سایر تیمارها فعالیت اختصاصی آنزیم پروتئاز، لیپاز، فسفاتاز و آمیلاز قلیایی افزایش یافت (05/0P<)، به طوری که بالاترین سطح آنزیم پروتئاز، لیپاز، فسفاتاز و آمیلاز قلیایی به ترتیب در گروههای تغذیه شده با سطح 5/1، 2، 5/2 و 5/2 گرم سینبیوتیک بایومین ایمبو مشاهده شد (05/0P<). بنابراین نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که استفاده از سینبیوتیک بایومین ایمبو تاثیرات سودمندی بر متابولیسم و رشد ماهی سوروم داشته و همچنین باعث افزایش سطح ایمنی بچه ماهیان شده است که قدرت بقای این بچه ماهیان را افزایش میدهد و در مجموع سطح 2 گرم سینبیوتیک بایومین ایمبو در جیره غذایی این گونه پیشنهاد میشود.
ایمنی موکوس
سینبیوتیک
سوروم
ماهی زینتی
2015
05
22
49
74
https://japb.guilan.ac.ir/article_1587_9921a95e57262f6ecd195902b14440fd.pdf
فیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان
2345-3966
2345-3966
1394
3
1
غلظت کشندگی مخاط شقایق دریایی Stichodactyla sp. و خواص نفروتوکسیک آن در ماهی گورخری Danio rerio
مریم
حامدی
صابر
خدابنده
جعفر
سیف آبادی
شهلا
همتی
جهت بررسی غلظت کشندگی و اثرات نفروتوکسیک مخاط شقایق دریایی Stichodactyla sp.، از ماهی گورخری Danio rerio به عنوان مدل استفاده شد. شقایق فرشی از نواحی جزرومدی جزیره هرمز جمعآوری و پس از انجماد در تانک نیتروژن (دمای C˚160-) به آزمایشگاه منتقل و مخاط صفحه دهانی آن جداسازی شد. غلظت کشندگی (LC5096h) مخاط برای ماهی گورخری 03/175 میلیگرم در لیتر به دست آمد. سه غلظت (250، 500 و 1000 میلیگرم در لیتر) از مخاط تهیه و به آکواریومهای ماهی گورخری اضافه شد. سپس تغییرات بافتی کلیه در ماهیان تیمار شده بعد از تهیه لام و رنگآمیزی، با استفاده از میکروسکوپ نوری بررسی شد. در غلظت 1000 میلیگرم در لیتر، ماهیان در کمتر از 2 ساعت تلف شد و آسیبهای بافتی از جمله پرخونی، اتساع و نکروز کلاف گلومرولی و کاهش فضای بومن، تورم مویرگهای گلومرولی و ورود مایعات درون توبولی به فضای بینابینی دیده شد. ولی در دو غلظت 250 و 500 میلیگرم در لیتر مرگ و میری رخ نداد و کمی افزایش حجم در کلاف گلومرولی مشاهده شد. نتایج نشان داد که مخاط این شقایق دریایی با آسیب رساندن به نفرونها باعث مرگ ماهی گورخری میشد، همچنین میزان و شدت این آسیبها با افزایش غلظت مخاط، بیشتر میشد.
Stichodactyla
نفروتوکسیک
Danio rerio
LC5096h
بافتشناسی
2015
05
22
75
92
https://japb.guilan.ac.ir/article_1646_69100f08f1fbdc1a18442bf1be6ca084.pdf
فیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان
2345-3966
2345-3966
1394
3
1
مطالعه بیان ژنهای پرتوانی در مراحل مختلف تکوین جنینی ماهی گورخری (Danio rerio)
امیر حسین
اسماعیلی
محمدرضا
کلباسی
حسین
بهاروند
سیده نفیسه
حسنی
اگرچه نشانگرهای پرتوانی در پستانداران به خوبی شناخته شدهاند، اما هنوز دانش ما در مورد این نشانگرها در ماهیان و دیگر آبزیان اندک است. در این راستا، بیان ژنهای oct4، nanog، klf4، lin28، c-myc و sox2 که به عنوان هسته مرکزی پرتوانی در موجودات مختلف گزارش شدهاند، در مراحل مختلف تکوین جنینی ماهی گورخری، شامل مراحل مورولا (71 درجهساعت)، بلاستولای میانی (5/105 درجهساعت)، گاسترولا (310 درجهساعت) و سگمنتاسیون (684 درجهساعت)، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بررسی بیان کمی ژن با استفاده از تکنیک Real Time PCR نشان داد که در بلاستولای میانی ژنهای lin28، klf4 بیشترین بیان معنیدار و ژنهای oct4، c-myc بیشترین بیان غیرمعنیدار را داشتند. علاوه بر این، ژن sox2، که به عنوان یکی از عوامل پرتوانی در موش و انسان شناخته شده است، در ماهی گورخری بعد از مرحله گاسترولا به اوج بیان خود رسید. همچنین نشانگر nanog در مرحله مورولا بیشترین بیان را داشته و در مراحل دیگر تفاوتی در بیان این ژن دیده نشد. بنابراین مهمترین عوامل پرتوانی در ماهی گورخری ژنهای lin28 ، klf4، oct4 و c-myc هستند که در مرحله بلاستولای میانی به حداکثر بیان خود میرسند. ژن sox2 در این ماهی به عنوان مارکر پرتوانی مطرح نیست و احتمالا در فرآیند تمایز دخیل است از طرفی با توجه به الگوی بیانی nanog، به نظر میرسد که این ژن نقش دیگری غیر از عملکرد پرتوانی در این گونه داشته باشد.
: بیان ژن
پرتوانی
تکوین جنینی
ماهی گورخری
2015
05
22
93
111
https://japb.guilan.ac.ir/article_1653_dd3ed06d4d86710a6b153d1d74557554.pdf