2024-03-29T09:10:30Z
https://japb.guilan.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=691
فیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان
2345-3966
2345-3966
1399
8
2
مقایسه ریزترکیبات شیمیایی اتولیت در ماهیان سفید (Rutilus frisii kutum) ماده تولیدمثلی و غیرتولیدمثلی
علی
بانی
معصومه
لطفی چهارده
مائده
قربان خواه مریدانی
در پژوهش حاضر میزان ریزترکیبات استرانسیوم (Sr)، باریوم (Ba) و کلسیم (Ca) و همچنین نسبتهای Sr:Ca، Ba:Ca و Sr:Ba در اتولیت ماهی سفیدRutilus frisii kutum ماده فعال و غیرفعال تولیدمثلی پنج ساله، به منظور مطالعه تاریخچه مهاجرتی تولیدمثلی این ماهیان توسط دستگاه ICP-MS اندازه گرفته شد. نمونههای آب و ماهیان از قسمت جنوب غرب دریای خزر در ماههای بهمن و اسفند، نزدیک به زمان تخمریزی این ماهیان، گرفته شدند. میزان Sr آب دریای خزر دو برابر میزان این عنصر در رودخانه بود، ولی تفاوت Ba آب رودخانه و دریا قابل ملاحضه نبود. مقایسه بین دو گروه ماهیان تولیدمثلی و غیرتولیدمثلی نشان داد که با وجود تفاوت کم میزان Sr بین دو دسته ماهی، اختلاف معنیداری بین نسبت Ba:Ca اتولیت آنها دیده شد. تفاوت در نسبت Ba:Ca میتواند نتیجه حرکت ماهیان به مناطق ساحلی در فصل تولیدمثل و تغذیه در ماهیان غیرتولیدمثلی باشد. به طور کلی این مطالعه نشان میدهد که آنالیز ریزترکیبات شیمیایی اتولیت در تفکیک دو دسته ماهی موثر است. به وسیله نسبت برخی عناصر به کلسیم میتوان این دو دسته را از هم تفکیک کرد که ابزاری ارزشمند برای درک الگوی حرکتی ماهیان مولد به حساب می آید و می تواند با اطلاعات ناشی از علامت گذاری تکمیل شود.
رفتارهای مهاجرتی
تولید مثل
آنالیز شیمیایی
دریای خزر
ماهی سفید
2020
08
31
1
20
https://japb.guilan.ac.ir/article_4237_858c603fbea9a2da9e53484808383879.pdf
فیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان
2345-3966
2345-3966
1399
8
2
نانوبومسمشناسی نانوذرات اکسید آهن مغناطیسی فیکوبیوژن در مراحل رویانی و لاروی ماهی گورخری (Danio rerio)
سکینه
مشجور
علی
شهریاری
مرتضی
یوسف زادی
مجتبی
علیشاهی
به منظور پیشبینی اثرات زیستمحیطی نانوذرات اکسید آهن مغناطیسی (مگنتیت یا Bio-Fe3O4) زیستتولید شده توسط جلبک سبز دریایی Ulva flexuosa در محیطهای آبی، سمیت آن بر مراحل رویانی و لاروی ماهی گورخری Danio rerio به عنوان یک مدل آبزی، ارزیابی شد. برای این منظور، تعداد10 تخم لقاح یافته ماهی در معرض غلظتهای مختلف نانوذرات Bio-Fe3O4 (0 ،10، 50، 100، 200 و500 میلیگرم در لیتر) در پلیت های 6 خانه و در 6 تکرار قرار گرفت و ارزیابی نمونهها بعد از 12، 48، 72 ،96، 110و 134ساعت صورت پذیرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که درصد تفریخ تخم ماهی گورخری و نرخ بقای لاروی با افزایش زمان مواجهه و غلظت نانوذرات مگنتیت کاهش یافت (05/0p <)، به نحوی که در بالاترین غلظت (500 میلیگرم در لیتر) پس از 48 ساعت نرخ تفریخ تا 6/36 درصد کاهش نشان داد (LC50 h48: 2/638 میلیگرم در لیتر) و نرخ بقای لاروی نیز پس از 134ساعت به 3/43 درصد رسید (LC50 h134: 4/645 میلیگرم در لیتر). میانگین درصد کل ناهنجاریهای اسکلتی در ماهیان گورخری به طور معنیداری تابع الگوی افزایش غلظت و زمان در طی مجاورت با نانوذرات بود و در بالاترین غلظت (500 میلیگرم در لیتر) به 3/13 درصد رسید (05/0p <). از این رو، احتمال میرود اثرات سمیت تا حدودی متاثر از اندازه ذره (8/13 نانومتر) و عملکرد کینتیکی بالقوه سمی ذرات در مقیاس نانو باشد.
سمیت
Danio rerio
جلبک دریایی سبز
نانوذرات مگنتیت
2020
09
05
21
46
https://japb.guilan.ac.ir/article_4241_3e5e959c2803539f5b95b7370e328729.pdf
فیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان
2345-3966
2345-3966
1399
8
2
استفاده از ترکیبات زیستفعال خیار دریایی (Holothuria leucospilota) در پوشش رزین اپوکسی با هدف تهیه پوششهای آنتیفولینگ دوستدار محیط زیست
مهرنوش
دریا
میر مسعود
سجادی
مرتضی
یوسف زادی
ایمان
سوری نژاد
معروف
زارعی
استفاده از مواد آنتیفولینگ طبیعی یک رویکرد جدید و مناسب برای حل مشکل جهانی فولینگ زیستی به شمار میآید. در مطالعه حاضر، فعالیت ضدمیکروجلبکی و آنتیفولینگی عصارههای انهگزانی، متانولی و اتیل استاتی چهار اندام خیاردریایی Holothuria leucospilota شامل دیواره بدن، گناد، لوله گوارش و درخت تنفسی بررسی شد. فعالیت ضدمیکروجلبکی عصارهها بر دو میکروجلبک Chlorella vulgaris و Isochrysis galbana با هدف تعیین کمترین غلظت بازدارندگی (MIC) آزمایش شد. سپس بهترین عصارهها برای بررسی فعالیت آنتیفولینگی در محیط دریا در قالب پوشش رزین اپوکسی روی پنلهای فایبرگلاس (10×10 سانتیمتری) رنگآمیزی شد و به مدت سه ماه در خلیج فارس (بندر گرزه) قرار گرفتند. نتایج نشان داد که عصاره اتیل استاتی دیواره بدن با کمترین MIC به میزان 062/0 میلیگرم در میلیلیتر در مقابل میکروجلبک I. galbana دارای بهترین عملکرد بازدارندگی بود. در پایان دوره سه ماهه آزمایش در دریا، پنل رنگ شده با رزین اپوکسی همراه با 4 درصد عصاره اتیل استاتی دیواره بدن دارای کمترین وزن نهایی به میزان 32/8 ± 33/123 گرم و همچنین کمترین درصد پوشش فولینگ به میزان 8/57 درصد در مقایسه با سایر پنلهای رزین اپوکسی با غلظتهای مختلف عصاره بود (05/0>P). با توجه به فعالیت بالای آنتیفولینگی عصاره اتیل استاتی دیواره بدن H. leucospilota استفاده از آن به عنوان جایگزین بالقوه ترکیبات آنتیفولینگی سمی در رنگهای آنتیفولینگ قابل پیشنهاد است.
فایبرگلاس
متابولیت ثانویه
فولینگزیستی
میکروجلبک
2020
09
08
47
66
https://japb.guilan.ac.ir/article_4258_b7efd435d0b9997102e19b92d65b12eb.pdf
فیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان
2345-3966
2345-3966
1399
8
2
تاثیر سطوح متفاوت پروتئین و منابع مختلف کربن بر برخی شاخصهای ایمنی موکوس، آنزیمهای کبد و جمعیت باکتری اسید لاکتیک بچه ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio) در سیستم بیوفلوک
علیرضا
ابراهیمی
رضا
اکرمی
ابراهیم حسین
نجدگرامی
زهرا
غیاثوند
هادی
کوهساری
آزمایشی 8 هفتهای به منظور بررسی تاثیر سطوح متفاوت پروتئین و منابع مختلف کربنی و بر شاخص ایمنی موکوس، آنزیمهای کبدی و باکتری اسید لاکتیک روده در پرورش متراکم بچه ماهیان کپور معمولی (Cyprinus carpio) در سیستم بیوفلوک انجام گرفت. ماهیان با جیرههای حاوی 20 یا 30 درصد پروتئین شامل دو گروه در آب شفاف بدون بیوفلوک، دو گروه بیوفلوک با اضافه کردن ملاس، دو گروه بیوفلوک با اضافه کردن سبوس برنج و دو گروه بیوفلوک با افزودن مخلوط ملاس و سبوس برنج تغذیه شدند. در پایان دوره شاخصهای ایمنی موکوس (لیزوزیم و ایمونوگلبولین)، آنزیمهای کبدی (ALT، AST، LDH، ALP) و تراکم باکتری اسید لاکتیک روده سنجش شد. نتایج نشان داد ماهیان در کل تیمارهای بیوفلوک و تغذیه شده با پروتئین 30 درصد بهبود معنیداری در شاخص ایمنی داشتند (05/0>P). فعالیت آنزیمهای کبدی و تراکم باکتری اسید لاکتیک به طور معناداری در تیمار بیوفلوک ملاس و مخلوط ملاس و سبوس و با پروتئین 30درصد نسبت به گروه شاهد بهبود یافت (05/0>P). در مجموع، افزودن مخلوط سبوس برنج و ملاس به عنوان منبع کربنی و در سطح 30 درصد پروتئین جیره در پرورش متراکم بچه ماهیان کپور معمولی به روش بیوفلوک میتواند باعث بهبود شاخصهای ایمنی، کبدی و جمعیت باکتری اسید لاکتیک روده شود.
پروتئین
ایمنی
آنزیم کبدی
اسید لاکتیک
بیوفلوک
کپور معمولی
2020
09
11
67
90
https://japb.guilan.ac.ir/article_4261_ef24bacf3c6461cf36a6499599fcf01c.pdf
فیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان
2345-3966
2345-3966
1399
8
2
نقش باکتریهای پروبیوتیک تجاری (Bacillus subtilis و Bacillus coagulans) و باکتری هالوفیل (Bacillus sp.) جداسازی شده از دریاچه ارومیه در بهبود کیفی آب، تولید بیوفلوک و ارزش غذایی آن با استفاده از منابع مختلف کربنی
الهه
حسن نتاج نیازی
ناصر
آق
فرزانه
نوری
بهروز
آتشبار
گیلبرت
ون استپن
در مطالعه حاضر نقش باکتریهای پروبیوتیک و هالوفیل در سیستم بیوفلوک با منابع مختلف کربنی نشاسته ذرت، (تیمارهای 1 و 4)، ملاس چغندر قند (تیمارهای 2 و 5)، سبوس برنج (تیمارهای 3 و 6) با ویناس نیشکر (در تمامی تیمارها) در حضور پروبیوتیک تجاری (Bacillus subtilis و Bacillus coagulans) (تیمارهای 1، 2 و 3) و ترکیب آن با باکتری هالوفیل Bacillus sp. (تیمارهای 4، 5 و 6) در شوری 5±60 گرم در لیتر طی 42 روز مورد بررسی قرار گرفت. کمترین مقدار نیتریت و نیترات در تیمار 6 و کمترین میزان آمونیاک در تیمار 1 ثبت شد. تیمارهای 2 و 5 بیشترین حجم فلوک (mL/L 48-41) را تولید کردند. به لحاظ ارزش غذایی، تیمارهای 2، 3، 5 و 6 به طور معنیداری بالاترین پروتئین (25-20 درصد) و مواد معدنی و 80-75 درصد) را داشتند، ولی تیمارهای 1 و 4 به طور معنیداری بالاترین کربوهیدرات (64 درصد) را داشتند. سنجش اسیدهای چرب بیوفلوک نشان دادند که تیمارهای 2 و 5 بالاترین مقدار PUFA n-3 (32 درصد) را داشتند و تیمارهای 3 و 6 به طور معنیداری بالاترین مقدار اسیدهای چرب MUFA (25-22 درصد) را به خود اختصاص دادند. نتایج مطالعه حاضر نشان داد منابع مختلف کربنی اثر معنیداری بر کیفیت بیوفلوک داشتند، اما استفاده از پروبیوتیک به صورت مجزا و ترکیبی با باکتری هالوفیل تاثیر معنیداری بر کیفیت بیوفلوک نداشت.
باسیلوس
بیوفلوک
کیفیت آب
ارزش غذایی
پروبیوتیک
2020
09
11
91
118
https://japb.guilan.ac.ir/article_4262_d07d1957e761ee30787f64e3dedd37d2.pdf
فیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان
2345-3966
2345-3966
1399
8
2
اثر ژنوتوکسیک کارباریل بر شکستگی DNA در بافتهای کبد و آبشش گورماهی کویری Aphanius kavirensis (Aphaniidae) با استفاده از منطق فازی
هادی
پورباقر
سهیل
ایگدری
پریسا
صمدزاده
شیوا
ندایی
مصرف بالای سموم کاربامات باعث افزایش نگرانی نسبت به اثرات سمی آن شده است. در این راستا، این مطالعه به منظور بررسی اثر ژنوتوکسیک سم کارباریل بر شکستگی DNA بافتهای کبد و آبشش گورماهی کویری Aphanius kavirensis در شرایط آزمایشگاهی به اجرا در آمد. طول دوره آزمایش 9 روز با غلظتهای 0، 5/0، 1 و 5/1 میلیگرم در لیتر سم کارباریل بود و نمونهگیری از آبشش و کبد در روزهای اول، پنجم و نهم صورت گرفت. نتایج نشان داد که درصد شکستگی DNA با افزایش غلظت سم رابطه معنیداری نداشت (05/0<P). اما مدت زمان مواجهه بر روی سطح آسیب اثر کاهشی معنیداری داشت (05/0>P). روند تغییرات در آسیب DNA در طی زمان در بین دو بافت کاملا متفاوت بود به نحوی که بیشترین آسیب در بافت آبشش در روز اول و در بافت کبد در روز پنجم مشاهده شد و پس از آن کاهش معنیداری در درصد شکستگی DNA در هر دو بافت در روز نهم مشاهده شد که نشان دهنده مکانیسمهایی در هر دو ساختار برای ترمیم آسیب وارد شده توسط سم است. در مجموع، بیشترین شکستگی DNA در این گونه در اوایل قرارگیری در معرض آفتکش مشاهده شد که نرخ این شکستگی به مرور زمان ممکن است کمتر یا محو شود.
شکستگی
کارباریل
ژنوتوکسیک
زمان
بازسازی
2020
09
11
119
132
https://japb.guilan.ac.ir/article_4263_b76fa3760579eda550819454bc73a8d7.pdf
فیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان
2345-3966
2345-3966
1399
8
2
بررسی روند تغییرات جمعیت فیتوپلانکتونی در ارتباط با شاخصهای فیزیکی و شیمیایی در استخرهای پرورش میگوی گمیشان، جنوب شرق دریای خزر
آرزو
ناعمی
رحمان
پاتیمار
محمد
هرسیج
سعید
یلقی
این مطالعه به منظور بررسی تاثیر کیفیت آب بر روی جمعیت فیتوپلانکتون و وضعیت غذایی استخرهای پرورش میگوی گمیشان انجام شد. طی دوره پرورش (اردیبهشت تا مهر 1395) از 6 استخر و در هر استخر سه ایستگاه، نزدیک ورودی، میانی و نزدیک خروجی با استفاده از بطریهای یک لیتری تیره نمونهبرداری انجام گرفت. در محل نمونهبرداری برخی از ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی آب شامل دما، شوری، pH، اکسیژن محلول، شفافیت و هدایت الکتریکی اندازهگیری و ثبت شد. برای اندازهگیری نیترات و فسفات و همچنین شناسایی و شمارش فیتوپلانکتونها نمونههای آب به آزمایشگاه منتقل شد. در مجموع 23 جنس متعلق به 6 شاخه برای استخرهای مورد مطالعه ثبت شد. شاخههای Bacilloriophyta و Dinophyta در خرداد ماه در جمعیت فیتوپلانکتون غالب بودند. در میان ماههای مورد مطالعه اختلاف معنیداری در فراوانی شاخههای فیتوپلانکتون وجود داشت (05/0>P). نتایج نشان داد که بیشتر شاخصهای محیطی ثبت شده در محدوده مطلوب قرار داشتند، در حالی که اختلاف اکسیژن محلول و شوری قابل توجه بود. تجزیه و تحلیل آزمون پیرسون نشان داد که ارتباط بین فراوانی فیتوپلانکتونها و شاخصهای محیطی در دوره مورد مطالعه معنیدار بود.
فیتوپلانکتون
شوری
اکسیژن محلول
گمیشان
2020
09
15
133
158
https://japb.guilan.ac.ir/article_4271_e5ffedca6880df51f9977f0130a864b9.pdf
فیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان
2345-3966
2345-3966
1399
8
2
اثر گلوتامین بر رشد، شاخصهای خونی و ایمنی در بچه تاسماهیان سیبری (Acipenser baerii, Brandt 1869)
سامان
درویشی
حسین
خارا
محدثه
احمدنژاد
تاسماهی سیبری گونه مناسبی برای آبزیپروری است. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر گلوتامین روی رشد و شاخصهای خونی و ایمنی بچه تاسماهی سیبری و آگاهی از مقادیر بهینه گلوتامین در شرایط پرورش به مدت 8 هفته انجام شد. این بررسی روی 126 قطعه ماهی با میانگین وزنی 56/7±71/45 گرم در شش تیمار (شاهد، 5، 10، 15، 20 و 30 گرم گلوتامین در هر کیلوگرم جیره) و سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد اختلاف معنیداری در شاخصهای رشد وجود نداشت (05/0P>). وزن نهایی، طول نهایی، درصد افزایش وزن بدن، ضریب تبدیل غذایی، ضریب رشد ویژه و نرخ رشد روزانه در ماهیان تغذیه شده از جیره محتوی 30 گرم گلوتامین در هر کیلوگرم جیره نسبت به تیمارهای دیگر در سطح بالاتری بود. بیشترین ضریب چاقی نیز در ماهیان تغذیه شده از جیره محتوی 5 گرم گلوتامین در هر کیلوگرم جیره مشاهده شد. همچنین، اختلاف معنیداری در تعداد گلبولهای و سفید، میزان هموگلوبین، هماتوکریت، MCV، MCH، MCHC، نوتروفیل و لیزوزیم وجود نداشت (05/0P>)، اما لنفوسیت، مونوسیت، ائوزینوفیل، IgM و ایمونوگلوبین کل اختلاف معنیدار داشتند (05/0p <). گلوتامین تاثیر معنیداری در اکثر شاخصهای خونی تاسماهی سیبری نداشت، ولی افزایش شاخصهای ایمنی مانند لنفوسیت، مونوسیت، ایمنوگلوبین کل و IgM مشاهده شد. به نظر میرسد که افزودن اسید آمینه گلوتامین به جیره پایه در این رده سنی و شرایط پرورشی ضرورتی نداشت و جیره پایه نیازهای ماهیان را برآورده کرده است.
گلوتامین
رشد
شاخص های خونی و ایمنی
تاس ماهی سیبری
2020
09
19
159
184
https://japb.guilan.ac.ir/article_4284_1867ac52f4ed8588a334bc9c793a9d07.pdf
فیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان
2345-3966
2345-3966
1399
8
2
اثر تنشهای شوری و نور شدید بر وزن تر و برخی شاخصهای بیوشیمیایی جلبک سبز Scenedesmus obliquus
فاطمه
حاجی زاده
حکیمه
منصوری
در این مطالعه اثر تنشهای شوری و نور شدید بر وزن تر، مقادیر رنگدانههای فتوسنتزی، پروتئین و کربوهیدرات در جلبک Scenedesmusمورد مطالعه قرار گرفت. به منظور تنش شوری از محیط کشت BG11 با غلظتهای 0، 100، 200 و 300 میلیمولار کلرید سدیم استفاده شد و برای تنش نور شدید جلبکها یک هفته بعد از واکشت، به مدت 0، 2، 4 و 6 روز در معرض شدت نور 114 میکرومول فوتون بر متر مربع در ثانیه قرار گرفتند. چهارده روز بعد از واکشت، وزن تر جلبک Scenedesmusتحت هر دو تنش کاهش یافت. کمترین مقدار وزن تر، رنگدانههای فتوسنتزی، پروتئین و کربوهیدرات در غلظت 300 میلیمولار سدیم کلرید و تیمار 6 روزه نور شدید و بیشترین آن در نمونههای شاهد مشاهده شد. محتوای کاروتنوئید کل هم به شدت تحت این تنشها کاهش یافت. بیشترین مقدار بتاکاروتن و لوتئین در نمونههای شاهد و کمترین آنها در غلظت 300 میلیمولار شوری و تیمار 6 روزه نور شدید مشاهده شد. محتوای آستاگزانتین در این تنشها افزایش یافت و در غلظت 300 میلیمولار کلرید سدیم و همچنین تیمار 6 و 4 روزه نور شدید بیشترین مقدار آستاگزانتین مشاهده شد. این نتایج نشان میدهند که کلرید سدیم در غلظتهای اعمال شده و نیز تنش نور شدید در سطوح مختلف باعث کاهش قابل توجه رشد جلبک شد، ولی به همین نسبت مقدار آستاگزانتین را برای مقابله با این تنشها افزایش داد. همچنین کاهش وزن و شاخصهای دیگر نشان دهنده مقاومت پایین و عدم سازگاری این گونه جلبکی به شدت نور بالا و شوری زیاد است.
آستاگزانتین
تنش شوری
نور شدید
Scenedesmus
2020
09
20
185
207
https://japb.guilan.ac.ir/article_4314_b9e73999a7c261558bba9ba8a5d63e07.pdf